دوشنبه
Ezzat-Manouchehr Dosti
-

این شعرها آه نگاره­هایی هستند، بیانگر داغ­هایی که هر یک از ما در جان خود داریم. عزت طبائیان یکی از این داغ­هاست که جکومت اسلامی ایران در سال 60 بر دل ما گذاشت. یاد او و هزاران گل دیگر همیشه برای ما گرامی است.
-
منوچهر دوستی
-
-
چیزی پنهان
- -
چیزی پنهان
مثل لاله
در خاک میسر
مثل خورشید
گرم و برآمده
در ضمیر تراکم آبی
مثل خلق و خوی جنبان گهواره
می آید
حتا اگر صدایش مصادره شود.
-
-

سرد است گرما
-
سرد است گرما
در ذهن روز تازه
-
و تو در پس زمینه ای تنها آغاز می شوی.
-
آشکار شدن دشوار ست
در سایه گذشته ای که
تو را کشته است
و بویت را به فراموشی می آلاید.
-
باید سبک شد دوباره
تا با هر خیالی پرواز کرد.
-
-

تو هم می روی
-
تو هم می روی
تا دوباره ببینمت بر سر هر قرار
تا زندگی را بزودی آغاز کنی
در فصل دیگری از خاک
همسایه شوی با ریشه ها
در باغی کور
تا سلام مرا
هر بار که می آیم
بی پاسخ بگذاری.
-
تو اما برای چشمه ها جوشیدی
برای روانی آب
-
-

یاد تو
-
لبخند بزن رفیق
ما تا بهار تو می مانیم
در کنار آتشدان
و جان رخشنده ات
و عزیزی یادت
و روز بی قراریت
و خواب آخرینت
--
و بته ای که سر زده
و می خواهد چیزی بگوید از تو گویا
-
--
-
--
-
-

0 Comments:

ارسال یک نظر

خواننده‌ی گرامی،
نظر شما پس از بررسی منتشر می شود.
نظرهایی که بدون اسم و ایمیل نویسنده باشند، منتشر نخواهند شد.

Webhosting kostenlos testen!
Webhosting preiswert - inkl. Joomla!