یکشنبه
Auratransfer-Volker März


-
فولکر مرتس و والتر بنیامین
شاهرخ رئیسی

هنرمند آلمانی، فولکر مِرتس با آثار خود خیال خوش و تصویر درخشان مخاطب از «هنر» و «اثر هنری» را خدشه‌دار کرده است. آدمک‌های پلاستیکی و گلی(خاک رُس) رنگ شده یا به قول خودش: « عروسک‌های ابزوردی از ما انسان‌های امروز» در فرم‌هایی نامتعارف، درهم و اروتیک از جمله عناصر اصلی کارهای او هستند. نمایشگاه‌های او اغلب در مکان‌هایی برگزار می‌شوند که در آن‌ها عرضه اثر هنری غیره‌ قابل تصور است. فولکر مرتس در کنار این آدمک‌ها از دیگر هنرهای تجسمی مانند طراحی، مجسمه سازی، عکس و فیلم نیز استفاده می‌کند. هنر چیدمان‌گونه‌ای که گاه به معماری نزدیک می‌شود و گاه پرفرمانس است. موزیک نیز عنصری از عناصر کارهای اوست(ترانه پاپ که در نمایشگاه« لبخند هانا آرنت» پخش می‌شد و اکنون همچون موزیک متن، فیلم کوتاه چند دقیقه‌ای «لبخند هانا آرنت» را همراهی می‌کند .) ظاهر آدمک‌های فولکر مرتس که گویی از دنیای خیال کودکان می‌آیند در تضاد است با محتوای فلسفی و روشنفکرانه‌ی آنان.
از ژوئیه ۲۰۰۶ تا ژوئیه ۲۰۰۷ نزدیک به ۵۰ رقصنده،نوازنده و بازیگر(ملیت‌های مختلف) در سفری پرفُرمانس‌گونه(اجرایی) از آلمان تا یونان و سوئیس عناصر سیار نمایشگاه او بودند.
موضوعات کارش گستره‌ای را در بر می‌گیرد که شامل چنین مفاهیمی هستند: یهودی‌ستیزی، نژادپرستی و فاشیسم۰
. موضوع نمایشگاه‌های چیدمان‌گونه‌ی او هر بار یکی از فیلسوفان محبوبش هستند، متفکرینی چون والتر بنیامین، هانا آرنت، جوردانو برونو، فردریش نیچه، زیگموند فروید و فرانتس کافکا. نه تنها نحوه‌ی ارائه نمایشگاه‌های او نامتعارف است، بلکه تاویل‌هایش از مفاهیمی چون یهودی‌ستیزی و نژادپرستی نیز ناهمخوان با گفتمان‌های مسلط محیط فکری/هنری و برداشت‌های رسمی است.
نمایشگاه او درسپتامبر ۲۰۰۵ در شهر نورنبرگ از طرف خانه فرهنگ شهر ممنوع اعلام شد و مجوز نگرفت. در یکی از اتاق‌های نمایشگاه، به اسم «آیشمن، پیش‌پا افتادگی‌ی شر» قرار بود در پشت فیگور عروسکی آدولف آیشمن(از فرماندهان اس اس و مسئولان انتقال یهودیان به اردوگاه‌ها) جمله‌ی «آشویتس انسانی است» قرار بگیرد. مسئولان خانه‌ی فرهنگ شهر نورنبرگ به دلیل «امکان ایجاد سوتفاهم » مخالفت کردند و مجور برپایی نمایشگاه را لغو نمودند. فولکر مرتس در مصاحبه‌ی
پس از آن در پاسخ به خبرنگاری درباره معنای جمله‌ی «آشویتس انسانی است» چنین گفت:

« مسئولان فرهنگی‌ی شهر نورنبرگ با ارائه‌ی این جمله در نمایشگاه مخالفت کردند و گفتند باید بر دیوار نوشته شود:«آشویش نا انسانی است»۰
این جمله در کنار فیگور آدولف آیشمن و در یک مکان هنری معنایی کاملن متفاوت دارد تا مثلن در ساختمان ریاست‌جمهوری. از نگاه من آشویتس بخشی از هستی‌ی فعلی‌ی ما انسان‌هاست و نه حادثه‌ای در گذشته. ویژه ملتی خاص نیست. صدایش درون همه‌ی ماست. چه قربانی و چه مجرم درون هر دو. آشویتس امری روزمره است. هر لحظه امکانش هست و اتفاق می‌افتد.
از طرفی این بخش نمایشگاه ارتباط مستقیم با هانا آرنت وجمله‌ی او «پیش‌پا افتادگی‌ی شر» داشت. این جمله آرنت انعکاس وحشت اوست در زمان «دادگاه اورشلیم»(۱۹۶۱/محاکمه آیشمن و صدور حکم اعدام بخاطر مسئولیت در قتل شش میلیون یهودی) که در آنجا نه یک هیولا، بلکه کارمندی مقرراتی و «اخلاق‌گرا» را دید. تصویر این کارمند با تصویر متداول آن روزگار از «آدم بد» جور درنمی‌آمد.»

فولکر مرتس در پاسخ این سوال که:«چرا بنیامین، آرنت و کافکا را انتخاب کردید؟ آیا بهودی بودن آنان نقش خاصی برایتان دارد؟ چرا به موضوعات تاریخی‌ی چون نژادپرستی و ناسیونالیسم می‌پردازید؟» می‌گوید:

«نخستین معلم من نیچه بود که در ۱۷ سالگی با کارهایش آشنا شدم و تا کنون همواره درگیری ذهنی‌ام بوده است. با نیچه مستقل اندیشیدن را شروع کردم. معنای اندیشیدن مستقل برای من یعنی با بدن و ذهنیت خودم بیندیشم. این چیزی است که دولت و اجتماع به ما نمی‌آموزد چرا که هنوز بر اساس اصول و ارزشهای کهن اداره می‌شود و بدین جهت نیازمند افرادی مطیع و وابسته است. این فرهنگ همه جا را فراگرفته است: مدارس، رسانه‌های تصویری....همه چیز.
وقت آن رسیده که بفهمیم استقلال فکری هم می‌تواند خوشبختمان کند. مستقل اندیشیدن به این معنی هم هست که ساختارهای فکری جدید را بیازمائیم، آگاهانه اعتراض کنیم، منطق متعارف را کنار بزنیم، بجای جستجوی تعادل و توازن، تضاد را چون امری موجود بپذیریم.
آرنت، کافکا، کلیست، بنیامین و دو ساد همه متفکرانی خلاق بودند که از آن‌ها بسیار آموخته و می‌آموزم. اینکه بسیاری آن‌ها یهودی بودند پدیده‌ای اسرارآمیز است. اگر به این لیست فروید و انشتین را هم اضافه کنی آنوقت همه‌ی کسانی را داری که قرن گذشته را ارزش بخشیدند. حال که من آلمانی هستم و در شهری زندگی می‌کنم که قاتل ملیون‌ها انسان بوده و هیچ از گذشته‌اش عبرت نگرفته طبیعی است به عنوان هنرمند به هولوکاست و نتایجش بیندیشم.»


آثار زیر عکس‌های منتخب نمایشگاه برلین/اکتبر ۲۰۰۴ تا ژانویه ۲۰۰۵ است. نمایشگاه در «والدزه» برگزار شده بود و اختصاص به زندگی، نوشته‌ها و افکار والتر بنیامین داشت.

این معرفی با هماهنگی فولکر مرتس، ویژه سایت اثر انجام گرفته است. در ماه‌های آینده آثار فولکر مرتس ویژه هانا آرنت، کافکا، نیچه و فروید را معرفی خواهم کرد
-


چه دیر

-
-


پاهای عابر
-
-

گزارش نمایشگاه به گرترود آدورنو
-
-

کشوی بودا
-
-




نجات از طریق تقدس‌زدایی
-
-



اثر پاساژها
-
-

والتر بنیامین برهنه
-
-

لذتِ کوچک نبرد
-
-


پیاده‌روی در شهر
-
-

عابر پیاده
-
-

نجات از راه انهدام
-
-

خرد شدن گرشوم شولم
-
-

بنیامین ابزار شکنجه‌اش را نشان می‌دهد
-
-


بنیامین همچون کودکی از میان نمایشگاه می‌گذرد
-
-

تابش مقدس
-
-

نمایشگاه
-
-

تجلی(Auratransfer)
-
-

آمریکای لعنتی

--
-
دو فیلم از نمایشگاه فولکر مرتس در یوتوب:
-
-
-
-
برای آشنایی بیشتر با فولکر مرتس و آثارش به اینجا مراجعه کنید:
-
-
0 Comments:

ارسال یک نظر

خواننده‌ی گرامی،
نظر شما پس از بررسی منتشر می شود.
نظرهایی که بدون اسم و ایمیل نویسنده باشند، منتشر نخواهند شد.

Webhosting kostenlos testen!
Webhosting preiswert - inkl. Joomla!