-عنقا
شعری از زیبا کرباسی
-
برای شنیدن شعر با صدای شاعر اینجا را کلیک کنید -
----------------------------------گردنی به بلندیی زیبا از باجی نمیترسد
----------------------------------وگرنه راه پر از این گردنههاست
----------------------------------زیبا کرباسی
-
-
جوجههای ماشینی هم جوجهاند
با طلاییهای چشمکورکن برّاق
با نُک نُکِ حناییی جیک جیکِ خیلی مستون
در کُرِ نا همخوان گوش کر کُن کرنا
خوششانسترینشان«مرغ به یک شعله کباب»
خوشمزه
قاقا
-
-
عنقا
عنقا
عنقا
نام یکی بالم سمندر
نسق گرفته از آتش تش
تش خاموش عاشق کاه بیگناهی شد!
دهان خواب را دریده باز ----سبز گره بزنیم در ابر
بر قوسی از کمر به دست رساندهام پا
هولاهوپی دور کمر خدا
چنان چفت بستهام که باید
گلوی درختی را که کمانچه میزند
به گلابی بدوزید
من به ما برسان
درّه در یک نعره تمام میشود
شب روی پاشنه میچرخد۰۰۰۰۰شنگولی
شکسّه پکسّهها را کنار هم جمع
«با موهای گوگوشی دندونای خرگوشی موش موشی تو خیلی بازیگوشی»
دانگا
برای خیالتختی سپردهام ساعتها دروغ بگویند
ما از تخت تشریف نداشتیم
انکار کن شاعری را که با همهی زانوها و آرنجهایش در آینهها پیداست
با شکل دلی سرخ از لابلای سینه و سطرهاتان مثل کبک خروس میخواند
دور دفترهای کهنهام دوره شعر تازه کنید
روزتان را جهانی
شبتان را هوراراااااااا
ببیییییرررررررررر
روز جهانیی
ببیییییرررررررررر
ببیییییرررررررررر
اتصال
بند کاغذ به مرکب سپردهام
بند دل به پاره
مرغ کفزنم در کف
روز جهانیی زنم در دف و دست
شال خواب کفش کفن آب کلاه مرد آب
پیرهن هن هن های پوشیدهی خیسم را
فرستادهام به قطبی که یخزده شمالاش از ترس
پار پیار یار هوای مرا بهدار سپرد
گلو به سرب تازه کنید
با گلابیهای به بهِ رسیدهی آبدار
-
-
-
-
-
-