-
اسطوره های دنیای مدرن
-
سیدرسول معرک نژاد
اسطوره ها روایت های زنده ای هستند که در رویای جمعی انسان ها و تمامی جوامع بشری وجود دارند و به حیات خود ادامه می دهند.اگر چه اسطوره ها در زمان و مکان تغییر شکل می دهند اما در کارکرد یکسان هستند.و دنیای مدرن نیز از اسطوره بی بهره نبوده است. به نظر متفکران علم اسطوره شناسی، در دنیای مدرن اسطوره های کهن به علم و تکنولوژی و با انگیزه های سیاسی- اقتصادی آمیخته بودند.
" رولان بارت"(1) به انتها رسیدن اسطوره را به معنای بی حرکت شدن جهان می داند.[6 –ص111] "میرچا الیاده"(2) جهان بشری را وابسته به اسطوره می داند و بر این اندیشه است که اساطیر در تمامی جوامع بشری حضوری زنده دارند. اما اگر اسطوره ها هستی دارند، در جهانِ مدرن کجایند. جایگاه گوهرینی که اسطوره در جوامع سنتی داشت چه شد.[2 – ص42] می توان پذیرفت انسان مدرن اسطوره ها را به مرتبه ای نازل کشاند و چندان اعتنایی به شناسایی شهودی طبیعت و رستگاری خویش نمی کرد و یکسره به " پراکسیس" (3)(= راه و رسم و کاربرد) صرف، استثمار طبیعت و شرایط اقتصادی زندگی می اندیشید.[8 – ص 16] آنگونه که "م. لوفلر- دلاشور"(4) عناصر دنیای مدرن را در دو مقوله خلاصه کرده است:
الف) شتاب زندگی در سایه اختراعات بشری
ب) گذر انسان از خلاقیت و تفکر انتزاعی- ذهنی به تفکر عینی
و همین عوامل را باعث تحلیل رفتن اسطوره ها در دنیای نو می دانست.[4 – ص152]
با آنکه در دنیای مدرن؛ علم، تکنولوژی و سلطه ی بشر بر نیروهای طبیعی، کارکرد و باور اساطیری کهن را کاهش داد. اما آمال و ترس های جدید جایگزین آنها شدند، انگیزه و ترس های امروزی همه چیز- حتی اسطوره- را در سیطره ی سیاسی – اقتصادی نظیر؛ تولید، مصرف، و رقابت قرار داد. بنابراین اساطیر مدرن؛ دمکراسی، آزادی، برابری، کمونیسم، جامعه اشتراکی، زوال قدرت، پول، رفاه، عمل و شتاب شدند که بازتابی از ترس ها و انگیزه های دنیای نو بود.[7 – ص20]
"فرانسوا لاپلانتین"(5) اساطیر دنیای نو را،" اسطوره تکنیک" و "اسطوره تاریخ" می خواند. وی بر این باور است که:" تکنیک وقتی بیانگر همه توانی جامعه تلقی می شود و مردم باور دارند که قطعاً و حتماً می تواند بشریت را پله پله به خوشبختی مطلق یعنی بهشت روی زمین برساند؛ محمل تام و تمام اسطوره ای حقیقی، پیشرو و نجات بخش می گردد. درک و فهم ما از تاریخ، بعینه همان درک و فهم انسان به اصطلاح بدوی از اسطوره است. در اندیشه ی ما، کنش تاریخ، چون کنش اسطوره است و حتی مهمتر از این، تاریخ خود اسطوره است".[5 – ص6] " پواور دارور"(6) رب النوع های کهن و نو و برابری آنها را اینگونه بیان می کند: رایانه معادل" منموزیه"(7) و تجسم حافظه یا" منمون"(8)(= کسی که به خاطر دارد یا به یاد می آورد) در یونان باستان است. رب النوع هایی که در یونان باستان حماسه روایت می کردند و همزمان چنگ می نواختند. وی همچنین به اساطیر بسیاری در دنیای امروز اشاره می کند که از حفظ و نگهداری جنازه های منجمد شده تا ویدئو را در بر می گیرد. جنازه های منجمد، رویای جاودانگی روحِ پس از مرگ را به خاطر می آورند که می خواسته اند با نوشیدن مهرداروی اساطیری به نوشدگی برسند. همچنین "ویدئو" را برابر با گفته دکارت می خواند آنجا که دکارت گفته بود " می اندیشم پس هستم". (9) " اما در نظر دکارت، مصدر کمال مطلق، خداست و اندیشه ی موهبتی است که او به آدمی ارزانی داشته است و در مورد ویدئو؛ برعکس، آنکه با ویدئو فیلم برداری می کند خود، خداست. " [7 – ص59 و 65]
رولان بارت یکی از اساطیر مدرن را بورژوازی در عالم هنر می داند و آن را اینگونه تعریف می کند: " توهّم بی مسئولیتی یا نوعی "معصومیت" است که آدم نابغه و کودک و شاعر، سه سیمای تلطیف شده و والایش یافته ی این اسطوره محسوب می شوند. امروزه با پیروزی بورژوازی، هدف مطلوب این است که هر چه بیشتر کودک بمانیم. کودکی و کودک و شیء، معیار صفا و صداقت و سادگی و خردگریزی و نزدیکی به طبیعت و فطرت اصلی شده است. "[7 – ص 34]
" جوزف کمبل"(10) به نوعی دیگر اسطوره های نو را مطرح می کند. وی از اتومبیل و هواپیما یاد می کند که برابر با اساطیر کهن شده اند و درون رویاهای بشرامروزی راه یافته اند و با تخیل او درآمیخته اند. اتومبیل و هواپیما بازتابی از تخیل رها شدن و نمادی از پرنده اند؛ بیانگر رهایی روح از قید زمین می باشند.[9 – ص41] " ژرژ سورل"(11) اساطیر مدرن را با مسائل سیاسی- اجتماعی پیوند می زند و به اعتصاب کارگران در اوایل نیمه دوم قرن بیستم به عنوان اسطوره اشاره می کند. وی بر این اعتقاد است که هدف های کارگران- که به خاطر ان دست به اعتصاب زدند- هیچگاه تحقق نپذیرفت و نخواهد پذیرفت اما یک واقعیت تاریخی اند و بیانگر اسطوره آینده بشری.[11-ص214]
" آنتونیو مورنو"(1) به ماجراهای قهرمانانِ داستان ها و کارتون های کودکان نظیر "سوپرمن" و کارتون های والت دیسنی اشاره می کند و قهرمانان این گونه برنامه ها و داستان ها را برداشتی از اندیشه اسطوره ایی نیک و بد؛ روشنی و تاریکی می داند که در نهایت خیر بر شر چیره می شود.و بر این اندیشه است که؛ " همه ی این چهره ها و تصاویر، مثالی اند( پارادایمیک)اند زیرا احساسِ " این همانی" و یکی شدن با الگوی اصلی را در انسان بر می انگیزاند و بدین سان واقعیت را تحقق پذیر می سازند." [10- ص214] وی مظهر اسطوره های نیمه دوم قرن بیستم را " هیپی" ها می دانست. آورده است؛ " تمنای بازگشت به امور ابتدائی و ساده، به اصل و منشاء امور؛ واکنش نشان دادن در برابر ضوابط و قواعدی که جامعه ای دروغین معمول داشته؛ قیام علیه قدرت مرجعیت و والدین، علیه موانع اخلاقی و قید و بندها، موهای بلند، لباس های نمایشی، پاهای برهنه و ضربه های طبل و موسیقی محلی و قومی، آزادی جنسی و برادری و اخوت ازلی، دعا و طلسمی که به خود می آویزند که یادآور قدرت سحر و جادوست؛ مواد مخدری که مصرف می کنند؛ که آنان را به جهان ناشناخته رویاهای شگفت آور و عوالم عرفانی فرا می تاباند. همه این تجلیات واجد ویژگی های سرنمون بهشت بر روی زمین است."[10- ص214]
در نیمه های قرن گذشته بیشترین قرابت با اسطوره را اصالت آریایی فاشیسم و کمونیسم داشتند زیرا هر دو به ساختار آغازین و ساختار معاد شناختی اسطوره اشاره دارند. مارکس در ظاهر، ریشه ی هر نوع آیین و اسطوره را از بُن قطع کرد، اما نظریه اش در جهان مدرن به اسطوره مبدل شد. نقش رستاخیزی و منجیِ دادگری در پرولتاریای رهایی بخش که در پایان در اندیشه دگرگونی نظام جهان و سلطه ی طبقه ی کارگر بود.[1- ص73]" اسطوره ای که مبتنی بر شعارهای سرنمون وار آزادسازی و رهایی و صلح و آرامش و از میان رفتن تضاد اجتماعی و طبقات و اجرای عدالتِ کامل و برخورداری از فیض زمینی غائی و آرمانی بود."[10 –ص212]
میرچا الیاده نیز به دو اسطوره دنیای مدرن؛ اسطوره نژادپرستی آریانیسم و اسطوره کمونیسم مارکسیستی و جنبه ی نجات بخشی آنها اشاره دارد. آریایی را الگویی برای " اعاده ی پاکی و نابی و خلوص نژاد، قدرت جسمانی، نژادگی و اخلاقی پهلوانی روزهای شکوهمند و پربار ازلیت" می خواند و اسطوره کمونیسم را در " نمایان ساختن ساختار آخرت شناختی و هزاره گرایی" آن می داند.[3 – ص186]
به اواخر نیمه دوم قرن بیستم که نزدیک می شویم اسطوره های قدرت، پول و نفت نمود بیشتری یافته اند و می توان بروز آنها را در تک جناحی قدرت و ابرقدرت یکطرفهِ غرب، واحد پول یورو در قاره اروپا، و جنگ های منطقه خلیج فارس و کشورهای نفت خیز شاهد بود.حتی در میان اندیشه و عمل نیروهای تروریستی همچون طالبان و القاعده و ...؛ در تفکر آنند تا جهان را با اندیشه های خود به رهایی برسانند و به دنبال جهان آرمانی اند که در آن همه چیز با تفکر ایدآلیستی آنان سازگار باشد.و حتی کشورهایی همچون آمریکا که خود را منجی و مدیر اجرایی برقرای دمکراسی در جهان می داند و به خود اجازه می دهند "رابین هود " وار داخل دیگر کشورها در برقراری دمکراسی و عدالت بکوشند. اسطوره هایی که در لباس هزار رنگ سیاست جلوه می کند با شخصیت های سیاسی زمانه با آرمانِ برپایی آزادی و دمکراسی، این رویین تن های روایت اساطیری که می خواهند همانند شخصیت های برتر فیلم های " وسترن" و " هالیوود" یک تنه بر تمامی شر و خباثت بشورند. و در نهایت جامعه را به سر منزل مقصود برسانند؛ بدین ترتیب باور الیاده مبنی بر این که در جهان مدرن رفتار اسطوره ای از میان نرفته است بلکه حوزه ی عمل آن تغییر کرده است ملموس تر جلوه گری کرده است.[2 –ص37]
-------------------------------------------------------
Roland Barth-۱
2- Mirca Eliade-۲
3- Praxis-۳
4- M.Loeffler – Delachaux-۴
5- Francois Laplantine-۵
6- Olivier Poiver Darvor-۶
7- Mnemosune-۷
8- Mnemon-۸
9- “ Cagiato ergo sum” – “ Video ergo sum”-۹
10 Joseph Campbell-۱۰
1- ۱۱- Georges Sorel
--------------------------------------------------------------------
-
[شماره منبع، شماره صفحه]
منابع
1- اسماعیل پور، ابوالقاسم؛ اسطوره، بیان نمادین؛ انتشارات سروش، تهران، 1377.
2- الیاده، میرچا؛ اسطوره، رویا، راز؛ رویا منجم؛ انتشارات فکر روز، تهران، چاپ دوم، 1375.
3- الیاده، میرچا؛ چشم اندازهای اسطوره؛ جلال ستاری؛ انتشارات توس، تهران، 1362.
4- دلاشو، م. لوفلر؛ زبان رمزی افسانه ها؛ جلال ستاری؛ انتشارات توس، تهران، 1364.
5- دلکو، ماری، و دیگران؛ جهان اسطوره شناسی(2)؛ جلال ستاری؛ نشر مرکز، تهران، 1378.
6- روتون، ک.ک.؛ اسطوره؛ ابوالقاسم اسماعیل پور؛ نشر مرکز، تهران، 1378.
7- ستاری، جلال؛ اسطوره در جهان امروز؛ نشر مرکز، تهران، 1376.
8- شایگان، داریوش؛ بت های ذهنی و خاطره ازلی؛ انتشارات امیرکبیر، تهران، چاپ دوم، 1371.
9- کمبل، جوزف؛ قدرت اسطوره؛ عباس مخبر، نشر مرکز، تهران، 1377.
10- مورنو، آنتونیو؛ یونگ، خدایان و انسان مدرن؛ داریوش مهرجویی؛ نشر مرکز، تهران، 1376.
11- ولک، رنه، و آوستن وارن؛ نظریه ادبیات؛ ضیاء موحد و پرویز مهاجر؛ انتشارات عصر نو و علمی و فرهنگی، تهران، 1373.
-
-
-