دفتری ويژه فرهنگ و نقد فرهنگ
دفتری ويژه فرهنگ و نقد فرهنگ
Freitag
Pascal Bruchner

گناه، واژه‌ای زشت و خشن
نوشته: ایوار ایورسن
برگردان: عباس شکری

جور ندامت
مقاله ای در مورد خودآزاری غرب
نویسنده: پاسکال بروکنِر Pascal Bruchner
ترجمه به نروژی: ماریه لوند Marie Lund
انتشارات آرنِبرگ Arenberg Forlag

عذر و پوزش، آسانترین کلمه به نظر می آیند.
پاسکال بروکنر، فیلسوف فرانسوی


"بغضی وقت ها ارزش های غربی بهترین هستند". این جمله ای است که کریستین مودی، سردبیر مجله مِموMemo در اولین سرمقاله خود نوشته است. این جمله برای تصویر صفحه اول مجله نوشته شده است که مردی می خواهد مسلمانان عصبانی و خشن را معرفی کند. چهره ای که در عین حال این طور به نظر می رسد که با توجه به نام غربی تمایلی به نمایش آنتی تز ارزش های غربی بودن هم ندارد.
مقاله بلند فیلسوف فرانسوی، پاسکال بروکنر به نام "جور ندامت" تکمیل کننده نظرکریستین مودی است اما با صورت و فرمی کاملا حرفه ای تر و عامه پسندتر، که هم جذاب است و هم فکر شده به طور منسجم. در فرهنگ مدرن فرانسه بروکنر به عنوان فیلسوف نواندیش و نویسنده ای که در دهه های اخیر اندیشه های راستگرایانه را برانگیخته، معروف است. کتاب مزبور حجتی است بر تلاش بی وقفه او از سال 1983 برای اثبات برتری ارزش های غربی.

اساس اصلی مقاله این است: "غرب در آتش عذاب احساس گناه استعمار پیشین، راسیسم، تظلم و جوری که او (در این کتاب غرب زن محسوب شده است و این او اشارتی است به غرب) مرتکب شده است می سوزد. غرب با این عذاب اجازه می دهد که نیروهای اهریمنی رشد کنند، حتی در قاره خود و ارزش های غربی را هر روز ضعیف تر کنند. به این ترتیب غرب خود نیز موجب ضعف روزافزون دوستان واقعی خود می شود.
پیام این کتاب این است: احساس گناه را تمام کنید. در نظر داسته باشید که ارزش های غرب بهترین ها هستند و به این ارزش های والا ببالید.
در همین چند جمله ذکر شده چندین موضوع مبهم به زیبایی نهفته شده است. "نیروهای اهریمنی"، که به نظر می آید رادیکال ترین بخش نیروهای اسلامی باشند. "دوستان واقعی خود" که باید آمریکا و اسرائیل باشند. اما این که این نیروهای غربی چه کسانی یا چه کشورهایی هستند، معلوم نیست. هم چنین این که این ارزش های والای غربی کدامند، هیچ اشاره ای نمی شود. البته در صفحه 86 کتاب دوستان؛ روشنفکران و برگزیدگان سیاسی توصیف می شوند. دوستانی که به باور بروکنر تحمل و برباری نامعقولی در مواجهه با فلسطینی ها از خود نشان می دهند. (بدیهی است که ایشان نمی تواند وزیر خارجه پیشین نروژ که از احزاب راستگرای نروژ بود را به خاطر این که عملیات نطامی فلسطینی ها را محکوم کرده و در مقابل از اسرائیلی ها نه تنها دلجویی که پوزش خواسته است، در جمع این دوستان بیاورد).
بروکنر، در رینگ بوکس با دست کش های زمختی که در دست دارد با سایه های نامعلومی در مبارزه است. او در کتاب خود نقل قولی از یک روزنامه فرانسوی می آورد که بعد از حمله سال 2005 به متروی لندن، نوشته است: "القاعده لندن را جریمه می کند". و می نویسد که "ما" القاعده را حمایت می کنیم. اما این که این "ما" چه کسانی هستند، نامشخص می ماند.

توضیح بروکنر در مورد اروپای دفاعی و سر به درون برده، بدون قدرت ضربتی هم نیست. از نظر اخلاقی با مشکلی بزرگ روبرو است که نمی تواند به طور آشکار از کاریکاتورهای پیغمبر اسلام دفاع کند. یا مخالفت با اشغال عراق بدون حضور و موافقت سازمان ملل متحد. این عملکرد فیلسوف فرانسوی را چگونه باید تفسیر کرد؟ آیا غیر از این است که بگوییم بی عملی خود نیز نوعی عمل فعال است؟
در ضمن، مقاله بروکنر چنان از نظر فرم و شیوه نگارش زیبا است که برای خیلی از خوانندگان شاید این طور باشد که به جای این که به مسایل گفته شده به طور عمیق بیاندیشند جذب زیبایی نگاری و جنبه ی زیبایی شناسانه ی مطلب شوند. بروکنر، اروپا را مردی خشن و طالم می پندارد که امروزه به موجودی ذلیل و نامرد تبدیل شده و سوگند یاد کرده که در مقابل تهاجم و درگیری هایی که ارزش های والای غرب را پایمال می کنند، ساکت بماند. چیزی که بروکنر در مقابل سوگند یاد می کند که هرگز در مقابلشان آرام نخواهد نشست.
ایشان برای دفاع آمریکا از دموکراسی با سلاح در دست، هلهله می کند و مدام احسنت می گوید. اما مسأله ای که اینجا پیش می آید این است که او پاسخ این پرسش را نمی دهد که چرا دفاع از دموکراسی و آن هم مسلحانه در بغداد روی داد و نه در ریاض. در صفحات پایانی (ص 209) بروکنر نگرانی عمیق خود را چنین ابراز می کند: "آمریکا آفریده نشده که رهبری جهان را به عهده داشته باشد. پیام آمریکا همانی است که برای اروپا. دقیقا دوستی و عشق برای حیات و خودواقعی گرایی".
البته ممکن است که نوعی مضحکه فلسفه فرانسوی در این مقاله بلند بیش از دویست صفحه ای نهفته باشد که من سر در نیاوردم. اما این را بخوبی درک کردم که اقای پاسکال بروکنر با مشکلی بزرگ روبرو خواهد بود اگر او برا این نظر باشد که مشکل جهان در نبود نیروی مرگ آور نهفته است.

منبع: روزنامه Dagsavisen شنبه 26 آوریل 2008.
2 Comments:
Anonymous پیش اندیش said...
با سلام و سپاس از شما.
ای کاش اولین کلمه رو درست تایپ می کردید. بدجوری تو ذوق می زنه.
ممنون

Anonymous Anonym said...
چه ترجمه زشتی! از همان جمله اول زشتی ترجمه و مبتدی بودن مترجم آشکار می شود. بهتر است دوستان "اثر" اندکی ترجمه ها و اصولاً مطالب را ويرايش کنند. مثلاً جمله اول همين مطلب: "بغضی وقت ها ارزش های غربی بهترین هستند". را می توان به اين صورت تصحيح کرد: "ارزش های غربی گاهی بهترین اند". اميدوارم که مترجم جوان ما دلگير و دلسرد نشود