شنبه
Lyrik: Nanam
-
چهار کار تازه از نانام

-

هنر برای هنر (1)

-
کاشت: تکه‌های جگر مرغ در قلب
داشت: قلب
برداشت: تکه!
-
-

هنر برای هنر (2)

-
شعر ننوشته می فروشم. مالیات می‌بندم.
تبصره: شورت آذیتا بار مالیاتی را ٪۳۰ کم می‌کند
در غیر این صورت صد در صدی‌ست:
شعر کوتاه = معده‌ی پُر
شعر بلند = سه وعده
کلاسیک = نوک پست-ان
نو = سر ک-یر

-


بیرون کردن حسین از فاضلی به راحتی انجام شد. CIA آمده بود و عینک دودی‌اش را در لیوان شیر گذاشته بود. معنازدایی از سیاست روز. گفتم: پس شما در زمینه‌های نظری هم کار می‌کنید. پوزخندی زد، به لهجه‌ی روسی.
گفتم‌‌: رفیق!
دستش را بالا برد
گفتم‌: هموطن‌!
کلتش را کشید
گفتم‌‌: همنوع!
بند کفشش را باز و بسته کرد
گفتم: جاکش!
-
پوزخندی زد
----------به لهجه‌ی روسی.

-

THE LAMA
-
نشسته بود. نشستن هم نشسته بود.
چای می‌ريخت و می خورد. حرف نمی‌زد، نگاه نمی‌کرد؛ فقط چای می‌ريخت.
-
ساعتی بعد-
-
نشستن‌اش را جمع کرد و سرش را برداشت:
فردا نيامدنتان را هم بياوريد.

-

-

-

0 Comments:

ارسال یک نظر

خواننده‌ی گرامی،
نظر شما پس از بررسی منتشر می شود.
نظرهایی که بدون اسم و ایمیل نویسنده باشند، منتشر نخواهند شد.

Webhosting kostenlos testen!
Webhosting preiswert - inkl. Joomla!