- هاونی در کونِ لقِ روزگار!
رباب محب
I
نیکول خوشبخت است. وقتی ويرجينيا شده بود خودکشی نکرد.
و حتا وقتی دختر زائید.
خوشبخت بود.
خودکشی نکرد.
به یقین کیت شوهر دومِ خوبی بود. شانه به شانهیِ کیدمن دختری زائیده بود.
و خوشبخت بود.
(مردها همیشه وقتی صاحب فرزندی میشوند میزایند و خوشبختاند. گرچه مادرم روزی صدبار به دخترهایش میگفت: " فرزند اگر دختر باشد، مردها هر دقیقه دوبارمیزایند، هزار بار میمیرند و هیچوقت خوشبخت نیستند. پندِ مادرفراموش نکنید وُ
پسر بزائید وُ مردتان را خوشبخت کنید" و گرچه من پسر زائیدم و پدرش پشتِ درِ اتاقِ زایمان ایستاده، گفت: " شکل من نیست. کار کدام بقالِ سرِ کوچه است.")
کیت اما مردی استثنائی بود و خوشبخت بود وقتی سخنگویِ نیکول بلندگو را به اتاق زایمان آورد و به زن یک ستاره داد. کیت خوشبختترین مردِ آسمانِ روشنِ بلندگوها بود.
کیدمن، اما خود تک ستاره بود. شانه به شانهیِ کیت، از کیت شوهری خوشبخت ساخت و دختر زائید و اسم خوشبختیاش را گذاشت « ساندی رز» ِ کوچکِ خوشبخت.
اوربان به تارمویِ ساندی روبانی از گُل رز بست،
و کنارِ دوزن خوشبختترین ستاره شد.
پشتِ پرده.
پشتِ پرده اما روی صحنه بود. یا یعنی (هست).
در آسمانِ روشنِ بلندگوها:
: چشمهایِ بازِکیت،
: صورتِ نادیدهیِ تام،
: خندهیِ نازِ ساندی،
: ستاره. ستارهتر. ستارهترین.
: کیدمن،
مادری خوشبخت است.
-
-
و روی صحنه: ساندی کوچکترینِ ستارهترینها
جنس دارد. دختر است.
فرزند خوانده نیست.
روی صحنه اما پشتِ پرده :
: تام کروز بیرون میآید. با دوفرزندخوانده در بغل.
-
و جنس ندارند، فرزندخواندهها.
وقبول میشوند. به فرزندی. فرزندخواندهها
و نامشان بینامترینِ نامها بود. یا یعنی (هست).
فرزندخوانده -
ها –
.
و تام،
شوهر اولیِ خوبی بود،
با دوفرزندخواندهیِ مقبول،
در بغل.
پشتِ
پرده.
رویِ
صحنه
نشویل، بهشتِ رویِ زمین است، مادران!
II
شهاب ۳ قدش قدِ « مرگ بر اسرائیل» است
و صحرا خانهیِ خوبی ست برای دوهزار کیلومتر قامت.
اما چرا "پیامبراعظم۳" چادر پوشیده و رویِ مردمکهایش پرچمی افراشته با
دو صدا وُ چند واژه :
: بادا باد. هر چه باد.
در باد.
بر باد.
؟
؟
؟
یا قدِ شهاب ۳ قد ِباغهایِ پائیزیِ کورش وُ
قد خانهیِ صحرائیِ من ست
در
باد؟
؟
؟
؟
تالین جولایِ دوهزاروهشت میلادی.
-
-
-