تصویر از "Alone" هنرمند شهری ایرانی
OVERDOSE
بابک سلیمی زاده-
اشعهی کانال را
ماه بازتاب میکند
اشعهی کانال
بستنیام را آب میکند
دستكش ِ مارک دارم
و آدامسی که دهانم را میجود
کفشِ آدیداس دارم
با داستانی که رودخانه اش
ترجیح میدهد خانه را از استکان بخورد.
آب از آب تکان نمیخورد
نمیخواهد این آب تکان بخورد.
دو بال دارم به اين شکل :
که يکیاش مصدوم است
وقتی که از هم باز میکنم
با فرشتهی خصوصیام پرواز میکنم
دو بال دارم که يکی را بال ندارم
میخواهم پر باز کنم
به جایی آن سوی بالُنها
به آن سوی گالنها
ولی حال ندارم.
دیگر مجال ندارم
آیندهی روشنام
توی شلوار آیندهی تاریکم ریده است
و آنقدر جویده است
که به جای ای کاش میگوید ای کاه !
ای کلاه !
آرزویی ندارم به جز عارضه
با سری که میخواست به آسمان بخورد.
آب از آب تکان نمیخورد
نمیخواهد این آب تکان بخورد.
حالا که در قفسم
همچنان دارم مینَفَسم،
وقتی که بمیرم
آنگاه دوباره زاده میشوم
و باز گاده میشوم .
وقتی که بمیرم
هنوز جنگ خواهد بود
کـون دنیا هنوز تنگ خواهد بود
و من بر روی صلیب خصوصیام
فریاد برخواهم آورد : به کــیرم !
آنگاه نکیر و منکر حاضر میشوند
من صلیبم را میدهم به منکرم
و کــیرم را میدهم دست نکیرم.
آنگاه دوباره زاده میشوی
و باز گاده میشوی
وقتی بمیری.
دیروز خداوند خصوصیِ متعالام به من تلفن زد
و گفت که در مسابقه اس ام اس برنده شدم
من درآوردم از چه خوب
و بالهای یک پرنده شدم.
خدا به من زمین خصوصی داد و من چرنده شدم
خدا به من پول خصوصی داد و من درنده شدم
دریدم و دریدم
تا به درّه رسیدم.
دیدم دوباره در پیشگاه نکیرم !
آنگاه دوباره زاده میشوم
و باز گاده میشوم
وقتی بمیرم.
خدا ادارهی اماکن
و الکتریسیتهی ساکن است
خدا سازمان محترم صدا و سیمان و
امضای روی دسته چک است
خدا آخرین ضربهی ایستگاهیست
او پنج بعلاوهی یک است
در دل من چیزیست
مثل یک کینهی تلخ
مثل فـاکِ دم صبح
دورها آقایی است
که مرا میپاید . . .
من فردا خواهم مُرد
و نزد خدا باز خواهم گشت
و از آنجا
بوسيلهی تلويزيون
با شما ارتباط مستقيم برقرار خواهم كرد.
اینجا، استودیو صدا و سیمان مرکز بهشت
و من غرق در امید و آزادی
غرق در لیبرال دموکراسی
و غرق در گه.
* * *
به من نگو که وجود داشتم
میان یک مشت دندان
من فقط یک مشت بودم.- -
-
----------------------------------
این علامت ها کلام را کوتاه می کند اما کلامی که خودش نمی خواهد کوتاه باشد بنابراین نشانه ی نشانه با خود ِ نشانه در شعر شاید خیلی فرق نکند
-------
یعنی کلمه به جای علامت
---------
اما بیشتر روی این ها کار کنی بهتر هم خواهد شد مطمئنم رفیق
مهران