Kuckuckskindنویسنده: Ingrid Nolls
زبان کتاب: آلمانی
تعداد صفحات:۳۵۲
سال انتشار: آلمان ۲۰۰۸
معرفی کتاب فاخته زاد
علی صیامی
هامبورگ/ نوامبر 2008
فاخته، ماده پرنده ای است که تخمش را در لانه ی پرنده های دیگر می گذارد تا فرزندش با خوراک و گرمای آن پرنده از تخم درآید. فاخته بهعنوان پرنده ی سال 2008 در آلمان انتخاب شد.
این ماده پرنده گاه قادراست رنگ تخمش را با رنگ تخم پرنده ی میزبان همرنگ کند و چون اکثرا از آشیانه ی پرنده های کوچکتر از خود برای تخمگذاری استفاده می کند، بزرگی تخمش در جمع تخم های دیگر مشخص است.
در آلمان فرزندانی را که مادری از مردی دیگرباردار شده باشد و آن را به نام شوهرش جابیندازد، Kuckuckskind می نامند (فاخته به معنای Kuckuck است و Kind به معنای بچه). در زبان فارسی برابرواژه ی مناسبی نیافتم، پس"فاخته زاد" را انتخاب کردم.
ظاهرا فرهنگ ایرانی با لودگی هایش با این پدیده ی اجتماعی- خانوادگی برخورد می کند. شاید ترانه ی مشهور دوران قاجار: « خاله رو رو رو رو، عدس پلو، رشته پلو، چندماهه داری، خاله چرا نمی زایی؟» که در آن از زنِ حامله، که در میان حلقه ی دیگر زنان می رقصد، نام پدر بچه پرسیده می شود و او "بابابقالش" و" بابا قصابش" را صدامی کند یکی از این لودگی ها باشد، همچنین اعتقادِ مشترک بعضی از ایرانی ها دال بر شکل گیریِ چهره ی جنین/کودک در همزمانی با چرخشش در شکم مادر و افتادن نگاهِ مادر به هرکسی که جلوی چشمش بیاید، شاهدی دیگر بر این مدعا است.
وقتی در سال 2006 انجام تست پدری به سادگیِ مشخص کردنِ گروه خون در آزمایشگاه های پزشکی شد و مردان خواهان حق قانونی انجام تست پدری شدند، وزیر دادگستری وقتِ آلمان خانم Brigitte Zypries یکی از مخالفان اصلی قانونی شدن چنین حقی برای مردان بود. سرانجام در آوریل سال 2008 دادگاه عالی آلمان در شهر کارلسروهه قانونی را تصویب کرد که پدران مشکوک به ناتنی بودن فرزندشان بتوانند شک شان را با انجام تست پدری برطرف کنند. حتا قانون به اینگونه "پدرنما"ها (Scheinvater ) حقی داد که به موجب آن بتوانند مخارجی را که برای کودک ناتنی پرداخت کردهاند، از مادر یا پدر واقعی بازپس گیرند. در ارتباط با این پدیدهی اجتماعی/خانوادگی در آمریکا چنین اصطلاحهایی هم بر سر زبان هاست: Mama’s baby – papa’s maybe?
آیا بینِ انتخابِ فاخته به عنوان پرنده ی سال در آلمان و تصویب قانون حق انجام تست پدری برای مردان در همین سال، رابطه ای برقرار است؟
آیا بین انتخاب فاخته به عنوان پرنده ی سال و پرفروشیِ رمان جنایی "فاخته زاد Kuckuckskin" در آلمان رابطه ای برقرار است؟
از دوم تا نهم نوامبر 2008 فستیوال ادبیات جنایی/پلیسی برای دومین بار در هامبورگ برگزارشد. آخرین داستانخوانی به خانم "اینگرید نول Ingrid Noll " اختصاص داشت که در ساعت 19 روز یکشنبه نهم نوامبر در سالن شهرداری سابق هامبورگ با گنجایش حدود 800 نفر و با جلسه گردانی "فولکر آلبرز Volker Albers " برگزار شد. با آن که ورودی 12 یورو بود، سالن پُرشده بود و چندین نفر هم سرپا ایستاده بودند. از این 800 نفر فقط حدود 60 نفرشان مرد بودند ! نویسنده ی کتاب،خانم اینگرید نول، حدود 50 دقیقه از ابتدای کتابش را برای حاضران خواند. هرچند ژانر رمان ملودرامی خانوادگی است، اما هنگام بازخوانی بعضی از پاساژهای طنزآمیزش سالن از صدای خنده ی حاضران پرمی شد.
چکیده ای از رمان:
" آنیا"، شخصیت اصلی رمان، آموزگار زبانِ فرانسه و آلمانی است وحدود 40 سال سن دارد. او در اثر جدایی از شوهرش حال و روز خوشی ندارد و عمدتا به سوراخ موشش- او خانه ی خودش را چنین می نامد- پناه می برد. در روزهای اول جدایی باخبر می شود که یکی از همکارانش- بیرگیت- حامله است. این فکر آنیا را رها نمی کند که ممکن است شوهرسابقش پدر واقعی این کودک باشد. از طرفی چون بیرگیت شوهردارد، موضوع برایش پیچیده می شود. او به هر کلکی شده، شوهرِ بیرگیت را به انجام تست پدری راضی می کند.
این تست پدری در رمان تنها تستی نیست که انجام میشود، سه تست پدریِ دیگر، یک تست حاملگی و بچهای در سبد، انگیزههای چند قتل میشوند.( البته خانم "نول" از واژه ی قتل خوشش نمی آید، می گفت : نمی توان گفت قتلِ چند نفر، صحبت از بین رفتن چندنفر است< ((به نقل از حافظه)). به هرحال کودک بیرگیت توسط پدرومادری بزرگ می شود که پدرومادر تنی اش نیستند.
رمان به زبان های مختلف ترجمه شده و یکی از پرفروش ترین ها در سال پیش و امسال بوده است.
"کریستینه لمان- Christine Lehmann "* در تفاوتِ نویسندگیِ بین مرد و زن در داستان جنایی می گوید: "مردان می کشند، اما زنان به قتل می رسانند".** درستی یا نادرستی این ادعا اما جای بحث تخصصی دارد.
به اعتقاد من شکستن تابوی این پدیده ی اجتماعی/خانوادگی بر بستر داستانی از توطئه وجنایت علت اصلی پرفروشی کتاب است، اما پرفروش بودن این رمان را نمی توانم دال بر کیفیت ادبی این رمان بدانم. عمدتا پرفروش شدن یک رمان دلیلی بر بالا بودن کیفیت ادبی آن رمان نمی تواند باشد. پرفروشی رمان گونه ی "بدون دخترم هرگز" در سال 1988 و رمان گونه ی دیگری مثل "Feuchtgebiet " از Charlotte Roche در همین سا ل 2008 در آلمان، و رمان "بامداد خمار" در سال هایی پیشتر در ایران نمونه های خوبی برای سنجش این موضوع هستند.عمدتا همزمانی انتشاراین گونه کتاب ها با موضوعهای روز اجتماع دلیلی است که خوانندگانِ عامه ، حتا خوانندگان کنجکاو و گاه خوش سلیقه را تشویق به خواندنشان می کند. نتیجه ی نهایی بازار خوبی برای ناشر و شهرتی برای نویسنده است. بر اساس ادعای خانم Simone Schmollack سیمون اشمولاک، در مجلهی الکترونیکی «اشپیگل»**، 10 % کودکان در آلمان فاخته زاد هستند. آیا می توان علت جذابیت این رمان برای جامعه ی زنان را ناشی از "درد مشترکِ" آنان دانست؟ آیا رمان "فاخته زاد"، مثل دیگر رمان هایی که در بالا نام بردم ، روزی تاریخ مصرفش تمام می شود؟ -
Autor:Ali Siami
Kontakt:
alisiami1332@yahoo.de /0,1518,548052,00.html
------------------------------------------------------
-
-
-
-