دو شعر از لیلا نوری نائینی
-
-
در جستجوی نامت
هزران کتاب را ورق زدم
شعرها
قصه ها
افسانه ها
خواندم و دوباره خواندم
حالا همه ی غزل ها را از حفظم
همه داستان ها را خط به خط می شناسم
قهرمان قصه ها همه دوستان من اند
اما نشانی از تو نیست
کجا پیدایت کرده بودم ؟
-
………………………………………………………………………..
-
وقتی در خوابی
معصومیت عجیبی از پلکهایت چکه می کند
گونه هایت را طی می کند
و در مسیر خطوط صورتت جاری می شود
و این معصومیت عظیم و
آن چشمهای غمگین
هر بار
مرا غافلگیر می کنند
مثل کشف یک بنفشه ی زیبا
زیر برف
-
-
-