شنبه
Anti Christ

-
کدام فیلم ضد زن است؟
فرزانه بدیعی


نقش رسانه های گروهی به خصوص فیلم های سینمایی در درونی کردن برخی از ابعاد فرهنگ انکار ناپذیر است. فیلم های سینمایی نه فقط بازگو کننده فرهنگ بلکه سازنده آن هستند. طرفداران حقوق زنان به طور مداوم بر این نقش تاکید کرده و سعی کرده اند با فیلم های زن ستیز مبارزه کنند.
مبارزه با فیلم های ضد زن بدون تعریف مشخص از عناصرسازنده این فیلم ها غیر ممکن است و حتی گاهی این مبارزه در صورتی که بی توجه به مسائل روز و هدف های جنبش زنان صورت گیرد آثار منفی خواهد داشت.
یکی از فیلم هایی که اخیرا عکس العمل های روزنامه نگاران و نقادان فیلم را بر انگیخته ضد مسیح
[1] ساخته لارس ون تریر است . برخی از نقادان معتقدند ضد مسیح فیلمی زن ستیز است که در آن به زن صفات شیطانی نسبت داده شده و از زن چهره بسیار خشن و بی رحمی ارائه می کند. قهرمان این فیلم زنی است که فرزند خود را از دست داده و از شدت غم روان پریش شده و دچار ترس های روانی است . شوهر زن که روان درمانگر است برای معالجه زن او را به جایی می برد که زن از آن وحشت دارد : جنگل. مرد ناتوان از درمان زن متوجه می شود که زن با پوشاندن کفش های تا به تا به پسر کوچکشان او را شکنجه می داده است . زن آلت تناسلی مرد را می کند و بعد کلیتوریس خود را با قیچی می برد و مرد را به طور وحشیانه ای زخمی می کند.
آن چه ضد زن در این فیلم پنداشته شده رفتار وحشیانه زن با مرد است .همچنین مطرح شدن قضیه سوزاندن زنان جادوگر در قرون وسطی و شیطان پنداشتن زنان و شک هایی که زن به بد بودن خود دارد برای تماشاگر این توهم را ایجاد می کند که ون تریر می خواهد بر عملکردهای قرون وسطایی صحه گذارده و شیطان صفتی زنان را به نمایش بگذارد.
آن چه در این فیلم دیده نمی شود به نمایش گذاشتن احساسات مادرانه و ظرافت ها و زیبایی های سنتی و کلیشه ای است که از زنان ارائه می شود. این مادر بد است و شکنجه گر است. بهشتی زیر پایش نیست. ولی در عین حال قدرت مند و بی رحم است. زیبایی سنتی ندارد و برای لذت خود ارزشمندترین چیز ها را فدا می کند و میل جنسی خود را پنهان نمی کند. این که زنان همیشه مهربان و دل رحم نیستند واقعیتی است انکار ناپذیر . اگر فیلمی را که نشانگر این مشخصه هاست زن ستیز بنامیم طبیعی ترین صفاتی که در انسان وجود دارد را نادیده گرفته ایم.

-
گره زدن زن با جادوگر ها و شیطان، یک داستان است که ون تریر تصمیم به نوشتنش گرفته است. در عین حال پدید آوردن یک اثر هنری به دور از دیدگاه ها و تجربیات شخصی فیلمساز نیست . با اینحال اینها به تنهایی دلیل بر زن ستیز بودن فیلم فیلم نمی شود. فیلم های بسیاری هستند که مرد داستان، بی رحم و ستمگر است و صفات «شیطانی» دارد ولی فیلم به خودی خود ضد مرد انگاشته نشده است.
اکثر فیلم های هالیوودی و گیشه ای دارای عناصر زن ستیز هستند اما چون این عناصر برای بیننده تعریف نشده و معمول است ، زن ستیز به نظر نمی رس ند. متاسفانه بسیاری از تماشا گران این فیلم ها زنان هستند. یکی از فیلم هایی که اخیرا ساخته شده است نمونه بارز این زن ستیزی است. فیلم خواستگاری
[2] ماجرای زنی است حرفه ای که برای ماندن در آمریکا هیچ چاره ای ندارد جز ازدواج با مردی که کارمندش است! این زن که از ظرافت های زنانه و خوشی های زنانه چیزی نمی داند و هیچ وقت به دنبال پیدا کردن شوهر نبوده است در انتهای فیلم متوجه می شود که چه ارزش هایی را زیر پا گذارده و عاشق شوهر اجباری اش می شود.
فیلم زن ستیز فیلمی نیست که چهره ای بی رحم از زن ارائه می دهد . فیلم زن ستیز فیلمی است که زن در آن موجودی بی اختیار و پایبند به ارزش های سنتی است. فیلمی که در آن زن همیشه به دنبال پیدا کردن شوهر و بچه دار شدن است و اگر نیست در آخر متوجه می شود که کار بسیار غلطی کرده است و باید به همان ارزش ها باز گردد. این نمونه فیلم های زن ستیز در ایران بی شمارند. حتی کارگردان هایی که فیلم های فمینیستی می سازند مانند رخشان بنی اعتماد و تهمینه میلانی آن قدر مجذوب تصویر قدیمی و خواسته های قدیمی زنان شده اند که به خواسته های نوین توجهی ندارند و سعی نمی کنند تصویری متفاوت از زن ایرانی ارائه کنند. مادران فیلم های ایرانی همیشه زنان مظلوم تو سری خورده بی قدرتی بوده اند که هیچ وقت قتلی مرتکب نمی شوند مگر برای دفاع مشروع از خودشان و همیشه در پی گرفتن حضانت فرزندشانند و مادرانی بی مثالند. زنان ایرانی خیانت می بینند و خیانت نمی کنند. فرشته هایی بر روی زمین هستند.
اگر فیلمی یا سریالی زنان سرکش را به تصویر کشیده است جز پشیمانی و بازگشت به سنت ها و تصویر های قدیمی عاقبتی نداشته اند.
فیلم های متعهد به اهداف فمینیستی وظیفه دارند که چهره کلیشه ای وسنتی که در طول تاریخ به زن داده شده است را مخدوش کرده وچهره ای جدید از زن را به جامعه ارائه دهند.
[3] وظیفه فمینیست ها ست که با فیلم هایی که زن ستیزند مبارزه کنند و جامعه را از این ستیز آگاه سازند.
ولی تشخیص دادن این زن ستیزی باید با توجه به نیاز های روز زنان جامعه و آرمان های فمینیستی آن زمان باشد.
فیلم هایی که صورتی خشن و خودخواه به زن بدهند را نبایستی زن ستیزپنداشت. یکی از ضرورت های فمینیستی در حال حاضرارائه شخصیتی مستقل به زنان است. زنی به دور از تعهدات خانوادگی و مادرانگی. اگرمادری قاتل یا بی رحم به تصویر کشیده شود نه تنها نشان زن ستیزی نیست بلکه واقعیتی است که سنت در همه مراحل قصد انکار آن را داشته است. سنت همیشه قصد پنهان کردن زنان در پستوی خانه را داشته و اگر زنی از این پستو بیرون آمده شیطان و جادوگر انگاشته شده است. سنت مکارانه تملق زنان و مادران را می گوید و درعین حال که می گوید بهشت زیر پای مادران است در همان حال آن ها را به بهانه مادرانگی از جامعه طرد می کند.

خرده گرفتن از فیلم هایی که زنان را خشن و بی رحم به تصویر می کشد نه تنها سازنده نیست بلکه با فمینیسم که در پی ارائه تصویری واقعی از زن است در تضاد است . خشونت و بی رحمی نیز ابعادی واقعی از طبیعت بشر هستند. به تصویر کشیدن لذت جویی و خشونت زن او را از بهشت آسمانی بیرون می کند ولی به او برابری زمینی می دهد.


------------------------------------------------------

[1] Anti Christ, Director: Lars Von Trier, 2009
[2] Proposal, Director: Anne Fletcher, 2009
[3] Sheila Rowbotham, p.27, 1973

-
-
-
7 Comments:
Anonymous ناشناس said...
مطلب تحریک کننده و اغواگری نوشتید خانم بدیعی.
ح.صبحان

Anonymous ناشناس said...
درود خانم بدیعی،
نوشته تان تامل برانگیز است.
سپاس

علی

Anonymous ata nobody said...
hi...naghde jalebi bod..vali aslan manzore in film in nist....age khasti mitonam naghdeshono vasat begam...bishtar be donbale neshon dadane beheshto jahanam va ghaziye iman...kheyli filme jalebiye...age deghat karde bashid dar akhare film zamani ke zan mikhad mard ba gheychi zakhmi konad,dar zamire nakhod aghahe khodesh miado mige ke aslan zan ye shakhsiate sheytani nist....

Blogger Amir 12Oct said...
مطلب شما مانند نظری که من در این پست ثبت میکنم یک نظر است با این حال ،
شما جزء آن دسته از انسانها هستید که سیلی خورده را با یک سیلی دیگر ، باید به شما یادآوری کرد ، من کاملا مخالفم با مطاب شما ، با دید جزئی بینی شما نسبت به این فیلم در عجبم چرا در چند دیالوگ بسیار واضح زن ستیزی از نگاه شما گم شده یا سانسور .

Anonymous amir said...
khanome badieie aziz nazare shoma ghabele ehteram e
zaheran shoma rouye in masale zoom kardin va hamin amr momkene shoma ro be eshtebah biandaze,agar shoma az yek zaviye dige roye in filmha bekhahid tahlili dashte bashid ''na be onvane kesi ke zaheran behesh touhini shode'' balke be onvane yek montaghede bitaraf, aya baz ham hamin tahlil ro khahid dasht?
albate shayad.
27.4.10

Anonymous ناشناس said...
هرچند با تمام حرف های شما نمی شود مخالفت کرد اما باید این را نیز در نظر گرفت که زن مردسالاری ستیز و مستقل یک شیطان نیست. آنچه در فیلم می بینیم نوعی اهریمن افسار گسیخته است که فرزند خود را شکنجه می دهد و مردش را با بدترین شکنجه ها آزار. نمی دانم چگونه می توانید از چنین زنی دفاع کنید.
اما در مورد فون تریه او با این فیلم قصد کار دیگری را دارد. در قرون وسطا نوعی اندیشه ی طبیعت گریز از سوی تند رو های کاتولیک مطرح شده بود که در آن طبیعت به عنوان شیطان شناخته می شود و زن به عنوان برانگیزاننده ی این شیطان. هر چندد مهلت توضیح این اندیشه در یک کامنت نیست اما باید به این نکته اشاره کرد که چون رفتارهای جنسی عملی غریزی و طبیعی در هر انسان پنداشته می شد. از این رو حیوانی که دائما در این ورطه سیر می کرد و طبیعتی که این را ایجاب می کرد نمود شیطان پنداشته می شد و زن نیز که این حس را در مرد برانگیخته می کرد ابزار دست شیطان پنداشته می شد. گرچه فون تریه پا را از این فراتر می گذارد و به نوعی تمثیلی از تاریخ بشر را در فیلم خود روایت می کند که زن مسبب تمام بدبختی هاست با این حال نوشته شما با در نظر نگرفتن این مفاهیم چندان قابل قبول نیز نمی نماید.
بهتر است قبل از مصادره به نفع هر چیزی از ماهیت آن مطلع باشید.

بحث درباره "زن"، "زن گرایی"،، "زن ستیزی" و از این دست مباحث به نظر در این نوشتهه به طور جدی فاقد حضور یک مسئله اساسی است. مسئله ای که نویسنده محترم به آن بی توجه بوده است. یک مفهوم در نهایت بر مجموعه ای از روابط واقعا فعال درون یک مجموعه انسانی حمل می شود. روابطی که درون بستر های تاریخی و فرهنگی مشخصی به وجود آمده اند، دچار تغییرات گوناگون شده اند و البته اشکال گوناگونی از پدیداری داشته اند.به نظر می رسد هر تحلیلی درباره مفاهیمی که می توان آن ها را به زندگی انسان ها نسبت داد باید این در هم تنیدگی روابط را در نظر بگیرد. چیزی که در این نوشته به طور عام وجود نداشت. مسئله ی دیگری که فکر می کنم در بحث کردن راجع به زنان یا مردان یا هر موجود آگاه کنش گر دیگری-فارغ از جنسیتش - در نظر گرفت مسئله تمایز است. یک واقعیت اساسی به نظر من وجود دارد: ما در سطح نظریه فاقد امکان صحبت کردن از چیز کلی ایی به نام زن یا مرد هستیم مگر آن جایی که درباره مسائل صرفا فیزیکی و جسمانی و واکنش های عمومی مربوط به نرینه و مادینه بودن آن ها صحبت می کنیم. منظورم مشخصا کارکرد های بدن درون خود است و نه صحبت از رفتارهای اجتماعی ای که از یک ارگانیسم نرینه یا مادینه بر اساس خصلت های مربوط به سکسش از او بروز می کند. چیز به اسم"زنان" تنها می تواند یک مفهوم زیست شناختی یا "حقوقی" باشد. همانطور که مفهومی مثل"مردان". بقیه اش همه مسئله تمایز است و فرآیند های شکل گیری زنانگی و مردانگی درون زندگی اجتماعی.
درباره آنتی کرایس فکر می کنم چیز دیگری هست توی فیلم که توی نوشته شما دیده نمی شود. اجازه بدهید آن چیز را به طور خلاصه بنویسم.
این فیلم فارغ از این که قصد داشته باشد موضعی علیه زن یا مادر وحشی یا هر چیز دیگری داشته باشد- تا جایی که به من مربوط می شود- روایتی است از یک درگیری ساده روحانی توی یک نفر آدم که در یک لحظه خاص- در لحظه ارگاسم- بین لذت شخصی و حفظ جان فرزندش لذت شخصی اش را انتخاب کرده است. انتخخابی که او را درگیر چیزی درون خودش می کند. و سعی دارد تا با گزارش کردن ترس های یک زن خاص در یک موقعیت خاص نشان بدهد که چه انتخاباتی تحت تاثیر چه جور رانه هایی از این آدم رخ داده است. و خلاصه درگیری هی درونی یک آدم خاص با مسئله ای خاص را نشان می دهد. درست مثل وقتی که پای پسرش را سوراخ می کرده و چیز سنگینی به پای او می بسته تا مبادا گم بشود و او را به دردسر بیاندزد. این کار را وقتی با شوهرش هم انجام می دهد که احساس می کند مرد هم قصد تنها گذاشتن او را دارد. ترس از تنها گذاشته شدن و واکنش هایی که زن نسبت به آن نشان می دهد. اما یک چیز دیگر می مامند که ردباره رابطه فمنیسم و این چیزها دوست دارم بنویسم: اگر فمنیسم یا هر دستگاه نظری دیگر به جای ارائه پیشنهادات نوینی در باره زندگی اجتماعی نظم فالیک حاضر را با اضافه کردن نیروی زنان به جامعه بازتولید کند و این کثافت حاضر را چندبرابر بنماید، توصیه می کنم به همه ما که نه تنها محدودیت های زنان را هر روز بیشتر کنیم بلکه مردان محترم را نیز به گوشه اندرونی بفرستیم تا شاید زندگی انسانی تری را هرروز تجربه کنیم. زندگی بدون همه چیزهای مبتذلی که تا امروز تنها در انحصار مردان بود-از نظر تاریخی- و حالا زنان نیز برای بازتولید مداومشان ادعا کرده اند و دست به کار گردیده اند.

ارسال یک نظر

خواننده‌ی گرامی،
نظر شما پس از بررسی منتشر می شود.
نظرهایی که بدون اسم و ایمیل نویسنده باشند، منتشر نخواهند شد.

Webhosting kostenlos testen!
Webhosting preiswert - inkl. Joomla!