ازدواج از نگاه فمینیسم
نویسنده: فرزانه بدیعی
در غرب قبل از تغییرات اساسی در نظام ازدواج، فمینیست های موج اول آن را تن فروشی قانونی می خواندند و به شدت از آن انتقاد می کردند. بعد از تغییراتی که در مسائل اقتصادی و حقوقی به نفع برابری طلبیی زنان داده شد ازدواج تا حدی به عنوان نظامی قابل قبول پذیرفته شد و همچنین نظام زندگی مشترک قراردادی[1] پایه گذاری شد که در آن می توان از پایمال شدن حقوق زنان جلوگیری کرد زن و مرد از نظر اقتصادی در آن مساوی اند. در این نظام طرفین به طور ضمنی یا مکتوب قراردادی منعقد میکنند که به موجب آن حقوق و وظایف خودر ا تعیین می کنند و حتی می توانند در قرارداد ازدواج خودرا از داشتن هرگونه مسئولیت اقتصادی در برابر یکدیگر مبری دارند.[2]بدین صورت طرفین می توانند با داشتن حقوقی برابر با یکدیگر زندگی مشترک را آغاز کنند و چناچه مطلوب نبود قرارداد را فسخ نمایند. هرچند در زمان فسخ قراردادها ممکن است در صورت اختلاف، دادگاه به اختلاف آن ها رسیدگی کند ولی تا حد زیادی این نظام دخالت دولت را در امر ازدواج کاهش می دهد و کاهش دولت در این امر به منزله کاهش مداخله تعصبات دینی و ملاحظات اجتماعی است.
قدمی بس بزرگ تر و قابل ملاحظه که برداشته شده است برای تحقق پیوندی به دور از هیچ گونه ملاحظه قانونی یا قراردادی، پایه گذاری نظام زندگی مشترک [3]است. در این نوع شراکت طرفین می توانند بدون هیچ گونه قرارداد یا ثبت رسمی در سازمان های دولتی با یکدیگر مشترکا زندگی کنند. البته برخی از فمینیست ها به این شیوه اعتراض کرده اند و آن را ناقض حقوق زن می شمارند.
علی رغم تغییرات اساسی در نظام ازدواج در غرب ازدواج در شرق هنوز هم بر اساس همان خود فروشی و تن فروشی قانونی است . حتی اساس و روند آن بر این پایه گذارده شده است. در ازدواج ایرانی زن که فروشنده است مانند بیع[4] ایجاب[5] را بیان می کند و مرد (خریدار) قبول می کند. و عوض معلوم هم همان مهریه است. هرچند برخی معتقدند که مهریه نوعی هدیه است ولی ماهیت هدیه با مهریه تفاوتی اساسی دارد : عدم پرداخت و تسلیم کردن هدیه پی گرد قانونی ندارد.
ازدواج معمولا یک نوع قرار داد است اما ازدواج در ایران یک قرارداد خرید و فروش است که در آن زن خود را به مرد می فروشد. ازدواج در ایران به معنای مشارکت نیست. شاید بتوان قرارداد ازدواج را در غرب با مشارکت مقایسه کرد ولی زن در ایران در هیچ چیز مشارکت ندارد. مرد در راس امور است و امور را اداره می کند و البته زن هیچ مسئولیتی در قبال شوهر ندارد جز تمکین. تمکین به معنای اجابت و فرمانبرداری است و در متون حقوقی معمولا به معنای اطاعت و فرمانبرداری زن در برابر خواسته جنسی مرد است. در صورتی که زن تمکین نکند مرد حق دارد سلب نفقه از او بکند یعنی مقرری که قرار است برای گذران زندگی به زن بدهد را قطع کند. عدم دخالت زن در امر اقتصادی و نداشتن هیچ مسئولیتی در مقابل شوهر جز تمکین یاد آور فاحشگی است. این در حالی است که در جامعه امروز زن نیز در امور اقتصادی شرکت داشته و گاها دوش به دوش مرد برای گذران زندگی کار می کند اما مرد هنوز هم در راس امور است و رییس خانواده.
تا به حال مبارزه بنیادینی با این نوع ازدواج صورت نگرفته است. آن چه فمینیست ها ی مسلمان و فمینیست های محافظه کار مطالبه می کنند اصلاح و تغییر در این نظام خودفروشی است ومطالبات آن ها فراتر از مطالبه حق طلاق و حق حضانت فرزندان و از این قبیل نمی رود. هر چند بدون مطالعه دقیق تبعات منحل شدن نظام ازدواج نمی توان آن را عملی کرد ولی این یکی از راه حل هایی است که برای تساوی زن و مرد در جامعه توسط برخی از فمینیست ها داده شده است.
یکی از اولین کسانی که منحل شدن نظام ازدواج را پیشنهاد کرد مارتا فینمان بود. او معتقد بود که هیچ دلیلی ندارد دولت روابط جنسی دو فرد بالغ را سمت و سو داده و قانون گذاری کند[6]ولی این نظریه حتی در کشور های سکولار نیز حمایت نشده است و هنوز فمینیست ها در تلاشند برای این که حق ازدواج یک حق اساسی و انسانی شمرده نشود.
تغییری که در نظام خانواده درشرق باید رخ دهد نه تقلیدی کورکورانه از نظام غرب می بایست باشد و نه آن چه اکنون اعمال می شود به تحقق حقوق طبیعی زن و مرد ختم خواهد شد. تعصبات ریشه دار فرهنگی و اجتماعی که بعضا توسط خود زنان نیز به کار برده می شود راهی حتی برای اصلاح قانونی باز نمی گذارد. .
آن چه به زنان بایستی آموزش داده شود آموزش راه های گرفتن مهریه یا گذاردن شروط قبل از انعقاد قرارداد ازدواج نیست. آن چه بایستی به زنان نشان داده شود ماهیت ازدواج و ماهیت آن چه به عنوان مهریه از مرد می گیرند است. قبول مهریه و در قبال آن از دست دادن بسیاری از حقوق شاید هم از نظر برخی بسیار قابل قبول بیاید !
زنان برای بدست آوردن حقوق اساسی و ابتدایی خود باید از برخی از حقوقی که در قانون برای آنان در نظر گرفته شده است چشم پوشی کنند. زنان نمی توانند بدون چشم پوشی از برخی از منفعت های ازدواج از حقوقی مساوی برخوردار باشند.
-
------------------------------------------------------
[1] Civil Union
[2] Hunter, Nan, D. "Marriage, Law, and Gender: A Feminist Inquiry," 1 Law & Sexuality 9 (1991)
[3] Domestic Partnership
[4] قرار داد خرید و فروش
[5] اعلام اراده كسي است كه ديگري را به عقد بستن ميخواند، به طوريكه اگر مورد قبول قرار گرفت هر دو به مفاد آن پايبند باشند.
[6] Caine Patricia A, Imagine there is no marriage symposium, QLR vl16(27) , 1997, p.27
-
-
-
-
واقعآ واسه آقاییون متاسفم که این روزها اینقدر بدبخت شدن! تقصیر خودشون هم هست، چون از قدیم گفتن: از ماست که بر ماست. همه تکنولوژيهايي رو که زنها دارن استفاده ميکنن اختراع مردهاست! از ماهواره، هواپيما، ماشين، ساختمانها، فرمول داروها و مواد آرايشي و ... بگير برو تا همين کامپيوتري که استفاده ميکنن، همه و همه اختراع مردهاست! از اين گذشته، اين مردها هستن که با به خطر انداختن جان خودشون از کشورشون دفاع ميکنن. حتي اگه يه روز زنها هم وارد ارتشها بشن، باز هم در يک جنگ، بيست هزار سرباز مرد از پنجاه هزارتا سرباز زن بهتر ميجنگن! اين کاملآ واضحه چون از قديم گفتن: هر کسي را بهر کاري ساختند. وگرنه خانمهای محترم نه مخ اختراع و اکتشاف دارن، نه قدرت جنگيدن. روزهايي هم که پريود هستن، ديگه حالشون دست خودشون نيست! فقط يک کار رو خوب بلدن، که اون هم ضديت و دشمني با مردهاست!
به نظر من جنبش فمینیزم خانمها 2 هدف بیشتر نداره:
1- هدف مقدماتی: که در آن سعی میکنند حقوق و امتیازاتی بدست بیارن که حتی خودشون هم میدونن که حقشون نیست! مثال: یک کارگر مرد و یک کارگر زن در کنار هم در یک کارخانه کار میکنند، کار آنها جابجا کردن جعبه هایی هست که هر کدام 5 کیلو وزن دارند. کارگر مرد در 1 ساعت 100 جعبه رو جابجا میکنه، ولی کارگر زن در 1 ساعت 60 جعبه رو. و حالا کارگر زن میخواد همون دستمزدی رو بهش بدن که به کارگر مرد میدن!!!
2- هدف نهایی: که عبارت است از همجنسگرائی زنان و ترویج آن در بین همه زنان جهان وجداسازی فرشتگان پاستوریزه و گرانبها (زنان) از سگهای کثیف و بی ارزش (مردان).
میگید نه، صبر کنید و ببینید! این خط و این نشون. همین الان هم نشونه هاش پیداست!
البته تعجبی هم نداره، وقتی کار دنیا به جایی برسه که زنها خودشون رو با ارزشتر از مرد بدونن، باید منتظر همین اتفاقات هم بود.
و اما من یک نظریه دارم که قصد دارم اون رو با همه آقایون در میون بذارم:
به نظر من مردها حق دارن که با هم متحد بشن و تکنولوژیها و وسایلی رو که خودشون اختراع کردن و در آینده هم قراره اختراع کنن رو تحت اختیار خودشون در بیارن و خودشون تعیین کنن که چه کسانی از این تکنولوژیها استفاده کنن و چه کسانی استفاده نکنن. این حق مسلم اونهاست. فقط باید از خواب خرگوشی بیدار بشن و به خودشون بیان. اینطوری ارزش و عظمت اونها هم به جای اصلی خودش باز خواهد گشت.
مگه نه؟!
خودم هم از اول میدونستم شما خانمهای زن پرست کامنتم رو نمایش نخواهید داد، فقط خواستم مطمئن بشم که نظریه من باعث ترس شما میشه یا نه، که دیدم بله!
نظریه من این بود:
"همانطور که زنها با هم متحد شدند، مردها هم حق دارند که با هم متحد بشوند و تکنولوژيها و وسايلي را که خودشان اختراع کردند و در آينده نیز قرار است اختراع کنند را تحت اختيار خودشان در بياورند و خودشان تعيين کنند که چه کساني از اين تکنولوژيها استفاده کنند و چه کساني استفاده نکنند."
الان شما به من بگین بعنوان مثال دوتا خانم لزبین چه منفعتی برای مردها دارن؟! نه از نظر جنسی خیرشون به مردها میرسه، نه آی کیو انیشتین و نیوتون و امثال اینها رو دارن که یه چیزی اختراع کنن و بشر استفاده کنه! و جالب اینجاست که همین لزبینها هرچیزی رو که دارن استفاده میکنن اختراع مردهاست! نمیشه که منفعت یکطرفه باشه! مردها اختراع و اکتشاف کنن و برای امنیت کشورها جونشون رو به خطر بندازن، اونوقت زنها بجای اینکه اونها رو دوست داشته باشن برعکس به همجنسان خودشون عشق بورزن و مردها رو موجودات کم ارزشی به حساب بیارن! این که نشد وضع! یعنی دنیای ما اینقدر وارونه شده؟!
پس مردها باید از خواب غفلت بيدار بشن، باهم متحد بشن و جلوی یه سری از مفتخوریها رو بگیرن. اتفاقآ اينطوري ارزش و عظمت و احترام اونها هم در اذهان عمومی بالاتر خواهد رفت!
اگه اینبار هم کامنتم رو نمایش ندین اصلآ برام مهم نیست، چون من نظریه خودم رو با اذهان عمومی تمام دنیا در میان خواهم گذاشت و در آینده نزدیک شما ناچار خواهید شد نظرتون رو راجع به این نظریه بیان کنین! فقط این وسط آبروی شما رفته چون به همه خواهم گفت که سایت "اثر نامه" نظریه من رو نمایش نداد!
شما که کامنت منو نمایش نمیدید، پس لااقل به آن دانشمند کبیر و فرزانه تان، سرکار خانم دکتر سیده روح القدس شادی امین کامنت منو نشون بدین که اگه در آینده نزدیک نظریه هن از طریق کس دیگری مثلآ یک خبرنگار از ایشان پرسیده شد، از قبل چهار کلمه آماده کرده باشند تا بتونن جواب بدن!