Lo FU دو شعر از شاعر تايواني "لو فو"
ترجمه از سوئدي: مانا آقائی
برگرفته از كتاب: "نه شاعر از تايوان"
. (۱۹۹۹) Nio röster från Taiwan
به قلم:
Göran Malmqvist
"لو فو" در سال ۱۹۲۸ ميلادي در شهرى كوچك در استان هونان در كشور چين بدنيا آمد. شانزده سال داشت كه تحصيلات دبيرستاني خود را رها كرد و داوطلبانه براي شركت در جنگ عليه ژاپن به ارتش پيوست. در همان ايام از طريق ترجمه با آثار نويسندگان غربي همچون ئيتس، دونه، والري و ريلكه آشنا شد و بعدها با برگرداندن آثار نويسندگاني مانند كورت وانه گات، تي. اس. اليوت، جيمز باس ول و والاس استيونز به چيني، خود به يكي از برجسته ترين مترجمان ادبيات غرب بدل گرديد. او پس از اتمام تحصيلات دانشگاهي خود، بعنوان افسر نيرودريائي به تايوان اعزام شد و سال ها در اين جزيره و در جزيره ي كينمن واقع در چند كيلومتري چين به خدمت مشغول بود.
لو فو بسياري از شعرهاي سال هاي جواني خود را تحت تاثير تجربياتش از جنگ نوشته است. مثلا بسياري از اشعار دهه ي شصت ميلادي او توصيف جنايات و خشونت عرياني ست كه وي در سال هاي خدمت خود در ويتنام شاهد آن بوده است. شعر شصت و چهار بندي "مرگ اتاق سنگي" لو فو، كه در آن وي با مهارت خيره كننده اي مكاتب اگزيستانسياليسم و سورئاليسم را در هم مي آميزد، از شاهكارهاي شعر معاصر تايوان بحساب مي آيد.
در دهه ي هفتاد ميلادي لو فو به مطالعه ي گسترده ي ادبيات كلاسيك چين رو آورد و از آن پس اشعار طبيعت گرايانه ي بسياري تحت تاثير انديشه هاي ذن بودائي نوشت. لو فو اولين مجموعه شعر خود يعني "رود زنده" را، كه حاوي اشعاري عاشقانه بود، در بيست و نه سالگي منتشر كرد. او سواي اين مجموعه نه دفتر شعر ديگر، دو مجموعه مقاله و چهار مجموعه نقد ادبي و ترجمه نيز در كارنامه ي ادبي خود دارد.
۱.
يك بسته شعر برمي دارم
و آتش مي زنم
بعد عكس يك سرو را
در خاكستر آن نقاشى مي كنم
پنجره را مي گشايم
از كوه
صداي تبر هيزم شكن مي آيد.
۲.
شب است
و نور روي پنجره هاي خيس شهر راه مي رود
من هم ايستاده ام
و فاصله ي خانه تا كوهستان را حدس مي زنم
اول با بخار نفسم روي شيشه ها مي دمم
بعد با انگشتانم
جاده اي باريك و طولاني را روي آن ها نقاشي مي كنم
و بالآخره در دورترين نقطه
در پايان راه
آدمي را مي كشم كه پشت به من كرده است
تو گوئي دارد در باران دور مي شود.