-
جشنواره فیلم یا مجمع الجزایر حواشی
گودرز مهربان
-
طبق رسم معمولِ سی و یک سالی که از انقلاب سال پنجاه و هفت می گذرد ، دهه فجر فرصت مناسبی برای برگزاری جشنواره های مختلف ادبی و هنری بوده و یقیناً یکی از مهمترین آنها جشنواره بین المللی فیلم فجر است . جشنواره ای که تا کنون شانه به شانه یار موافق خود جشنواره تئاتر حرکت کرده و امسال بیست وهشتمین دوره آن برگزار شد . مواردی چند جشنواره فیلم فجر را از دیگر رویدادهای این ماه و مخصوصاً جشنواره تئاتر متمایز می کند که می توان نخست به جایگاه هنرهفتم بین عامه مردم که مخاطبان میلیونی را برای آن تشکیل می دهد اشاره کرد و در وهله بعد باید عریض و طویل بودن آن را مدنظر قرار داد .جشنواره فیلم فجر با مسابقه سینمای ایران ، مسابقه بین الملل ( جام جهان نما ) ، مسابقه فیلمهای اول و دوم ( نگاه نو ) ، مسابقه آثار مستند ایرانی ( چشم واقعیت ) ، مسابقه فیلمهای ویدئویی ایرانی( ویدئو/ سینما )، جشنواره جشنواره ها و چندین بخش فرعی و اصلی دیگرشکل می گیرد . این گستردگی - کاذب - جای آنکه مزیتی باشد برای آن از ارزش و اعتبارش کاسته است . دست اندرکاران امر نیز هر ساله بر شاخ و برگ این درخت تنومند افزوده اند . اگر این رویداد سینمایی را با دیگر همتایان جهانی اش مقایسه کنیم آن را باید شش دانگ جشنواره ای دولتی بنامیم . تمام سیاست گذاریها چه در اجرا و چه در انتخاب آثار توسط تیمی متشکل از اعضای انتخاب شده توسط وزارت ارشاد و معاونت های آن صورت می گیرد . با روی کار آمدن دولتی جدید افراد و تشکل هایی با دیدگاهها و سلایق مختلف به آن افزوده می شوند و این مسئله باعث تغییرات مهمی در امور اجرایی می شود . اگر تاریخچه برگزاری این رویداد فرهنگی را ورق بزنیم نمی توانیم دوره ای بیابیم که از اعمال سلیقه های افراطی و خارج از کار کارشناسی مصون مانده باشد.
بیست وهشتمین جشنواره فیلم فجر با مشکلات و اتفاقاتی خاص آغاز بکار کرد . این دوره جشنواره از همان ساعات اولیه خبر ساز شد ، البته با توجه به رویدادهای ماههای گذشته این اتفاقات دور از ذهن نبود .گروهی این دوره جشنواره را با جشنواره کن سال شصت و هشت میلادی و اعتراضات هنرمندان و مخصوصاً کارگردانان فرانسوی و بین المللی به دولت ژنرال دوگل و تغییرات مهمی که پس از آن حاصل شد ، مقایسه می کردند و چنان سرنوشتی را برای این دوره جشنواره متصور بودند، تنی چند از کارگردانان خارجی هم در حرکتی نمادین جشنواره فیلم فجر را تحریم کردند. نا گفته نماند که در همان زمان که اعتراضات مردمی جریان داشت گروهی از هنرمندان سینما به شکلی کاملا مدنی نگرانی خود را از وضعیت حاکم بر کشور ابراز داشتند و بیانیه هایی را صادر کردند. یکی از موضوعاتی که به خبر روز تبدیل شد بحث داوری جشنواره بود که در نوع خود کم نظیر و یگانه بود . پیش از شروع رقابتها اسامی گروهی از هنرمندان همچون عزت الله انتظامی ، عباس کیارستمی ، اصغر فرهادی، فرهاد توحیدی و فاطمه گودرزی به عنوان اعضای هیات داوری برده شد که پس از آن هر کدام به دلیلی از داوری در جشنواره انصراف دادند جالب آنکه از این میان فاطمه گودرزی مجبور شد دوبار پیاپی خبر حضور نیافتن خود را اعلام کند . پس از این جریانات دبیرخانه جشنواره اعلام نمود تا پایان رقابتها اسامی داوران اعلام نخواهد شد اما پس از دو روز اسمهای جدیدی به عنوان داوران این رویداد سینمایی اعلام شد. مسعود جعفری جوزانی ،ابوالقاسم طالبی ، محسن علی اکبری ، محمد ابراهیم فیاض ، ناصر هاشم زاده ، اسفندیار شهیدی و فاطمه گودرزی کسانی بودند که به عنوان داوران بخش مسابقه سینمای ایران از آنها نام برده شد ، در همان زمان گودرزی از حضور در این هیات انصراف داد و در زمان توزیع جوایز در روز اختتامیه مشخص شد – رسما اعلام نشد – که آقایان جوزانی و شهیدی هم از کار داوری کنارگیری کرده اند . بتعبیری داوری جشنواره بیست و هشتم مشروعیت خود را از دست داده بود زیرا جمع چهار نفره هیات داوری به علت زوج بودن تعداد داوران نمی توانست به قطعیت برسد. نحوه داوری این دوره اعتراضها و واکنشهای بسیاری را برانگیخت .
با روی کار آمدن دوباره محمود احمدی نژاد و انتخاب جواد شمقدری توسط او به عنوان معاون سینمایی وزارت ارشاد ، برگ دیگری از تاریخ صد ساله سینمای ایران ورق خورد . شاید این سخن به ظاهر غلو آمیز باشد ولی مطمئناٌ با روی کار آمدن شمقدری بسیاری از محاسبات سینمایی بهم خواهد خورد . اگر اخبار سینمایی و فرهنگی را در این سالها دنبال کرده باشید حتما به نام او برخورده اید ، از مهم ترین فعالیتهای او در نقش مشاور فرهنگی دولت نهم تلاش برای اکران فیلم درباره الی... ساخته اصغر فرهادی بود . یکی از کارهایی که او برای این دوره جشنواره انجام داد رفع توقیف فیلم در محاق مانده به رنگ ارغوان ساخته ابراهیم حاتمی کیا بود . فیلمی که سالها از ساخت آن می گذرد و به خاطر حساسیت هایی که در زمان ساخت آن ایجاد شد با نظر مستقیم شخص وزیر اطلاعات از اکران آن جلوگیری شد . به رنگ ارغوان حکایت رابطه عمیق عاطفی است که بین یک مامور امنیتی و دختر یکی از فعالان سیاسی معاند نظام ایجاد می گردد . این موضوع به تنهایی یکی از تابوها و خط قرمزهایی بوده که تصور ساخت چنین داستانی برای فیلمساز ایرانی بیشتر به رویا شباهت دارد. با توجه به فضای نسبتاً بازی که پس از روی کار آمدن دولت اصلاحات بوجود آمد ، حاتمی کیا که سابقه چنین تابوشکنی هایی را داشت دست به ساخت این فیلم زد که البته فیلم او هم از قاعده توقیف مستثنا نماند . ابراهیم حاتمی کیا و فیلمش در این دوره جشنواره بسیار قدر دیدند ، هم او سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی را کسب کرد و هم فیلمش بعنوان بهترین فیلم شناخته شد . در کشور ما همه چیز امکان پذیر است، فیلمی که حرف و حدیث بسیاری در مورد آنست در دولت اصلاحات مجوز ساخت می گیرد و در همان دولت توقیف می شود و درست در بدترین شرایط سیاسی توسط دولتی اصولگرا رفع توقیف و بعنوان اثری در خور توجه و ملی به آن نگاه می شود . عملکرد جواد شمقدری و مدیر اداره نظارت و ارزشیابی او یعنی علیرضا سجاد پور با قبل از پذیرفتن این مسئولیت ها توسط آنها تغییر زاویه ای سیصد و شصت درجه را نشان می دهد. از فیلمهای دیگری که بر طبق این سیاست جدید رفع توقیف شدند باید از آتشکار ساخته محسن امیر یوسفی به هنرمندی حمید فرخ نژاد اشاره کرد که جوایز ارزنده ای نیز از فستیوال های جهانی کسب کرده است ، صد سال به این سالها ساخته سامان مقدم که دوره ای از تاریخ معاصر را در قالب فیلمی اجتماعی به تصویر کشیده است ،این فیلم پس جرح وتعدیلهای بسیار موفق به گرفتن پروانه نمایش شد ، تسویه حساب ساخته تهمینه میلانی که این بار هم فیلمی با اصرار بر عقاید فمینیستی او ساخته شده است و در ایام جشنواره یکی از اولین و پر اعتراض ترین نشست های مطبوعاتی را داشت ، فیلم هیچ ساخته عبدالرضا کاهانی ابتدا توسط هیات انتخابی کنار گذاشته شد اما پس از دستور معاونت سینمایی اکران محدودی برای آن در نظر گرفته شد . اینگونه آزادی عملی که در رفتارها و عملکرد جواد شمقدری دیده می شود مطمئناً اگر در دوره اصلاحات اتفاق می افتاد با برخورد شدید افرادی با خصوصیات خود او مواجه می شد ، همانطور که خود او بارها انتقادات تندی نسبت به بسیاری از هنرمندان داشت . برخی کارشناسان این نوع رفتارهای معاونت سینمایی را وابسته به تفکرات پوپولیستی حاکم بر دولت می دانند و گروهی دیگر اکران غیره منتظره این حجم از آثار را سوپاپ اطمینانی برای جشنواره بیست و هشتم دانستند . اکران فیلم به رنگ ارغوان و اهدا جوایز بهترین کارگردانی و بهترین فیلم به آن به خوبی می تواند گواهی بر این مدعا باشد . یکی از نکات قابل توجه برخورد سرد منتقدان و اهالی مطبوعات با فیلم فوق بود.
داریوش مهرجویی فیلمساز جریان ساز سینمای ایران پس از اتفاقات و حواشی که برای فیلمش سنتوری پیش آمد به سفارش شهرداری تهران دست به ساخت فیلمی با موضوعیت تهران زد ، فیلم که در ابتدا نام سه کارگردان را بهمراه داشت و قرار بر این بود تا تهران از نگاه سه نسل متفاوت سینمای ایران روایت شود . اما پس از فوت سیف الله داد فیلم توسط مهدی کرم پور – چه کسی امیر را کشت – و داریوش مهرجویی ساخته شد . فیلم طهران ،تهران با دو نگرش متفاوت ساخته شده است نگاه نخست متعلق به مهرجویی است که با دید خاص خود به تهران و نوستالژیها و تاریخ آن در طهران : روزهای آشنایی نگریسته است . نگاه دیگر از دید جوانی تصویر شده است که بخاطر این صفتش مدرن تر و به روزتر می اندیشد و برداشت خود را از تهران در تهران : سیم آخر به تصویر کشیده است . با توجه به سبک درجه یک مهرجویی و دید خارج از عرف و ساختارشکنانه کرم پور از هم اکنون باید طهران ، تهران را فیلمی کلاسیک بنامیم . تا چند روز پس از شروع جشنواره بیشتر گزارشات روزانه مربوط به چشم انداز زیبای تهران از بالای برج میلاد و کیفیت بد مواد خوراکی سالن پذیرایی ویژه خبرنگاران و یا حاشیه های جلسات پرسش و پاسخ بعد از اکران فیلمها بود . ولی با اکران فیلم طهران ، تهران ورق برگشت ، بیشتر منتقدان گویی در نمک زار الماسی درخشان پیدا کرده باشند ، هر وبلاگ و صفحه ای را که مربوط به نویسنده ای سینمایی می شد را که می دیدم صحبت از طهران ، تهران بود.
اگر کسی فیلم استشهادی برای خدا را دیده باشد مطمئناً برای فیلم بعدی کارگردان ان لحظه شماری خواهد کرد ، اما نکته بحث برانگبز اینجاست که افراد زیادی این فیلم را ندیده اند پس از دو سال که از ساخت آن می گذشت اکران محدودی در چند سینما به دست آورد، بدون هیچگونه تبلیغات تلویزیونی یا خیابانی . علیرضا امینی علاقه بسیاری به ساختن فیلم در شرایط غیر متعارف دارد . او پس از آنکه چند تجربه نا موفق در گیشه داشت به سینمای داستان پرداز روی آورد و فیلم هفت دقیقه تا پاییز را به هنرپیشگی هدیه تهرانی و حامد بهداد و محسن طنابنده ساخت . این فیلم تا حدودی نظر دو طیف مختلف را تامین کرده است و نظر مثبت اغلب منتقدان را همراه داشته است . فیلم در چند بخش اصلی نامزد کسب جایزه شد و در نهایت سیمرغ بلورین بهترین بازیکر مرد به محسن طنابنده تعلق گرفت . زندگی مریم و فرهاد در آستانه فروپاشی است میترا خواهر بزرگ تر مریم ، یرای کمک به این زندگی تلاش می کند . میترا ، مریم و نیما ( شوهر میترا ) عازم سفر می شوند و اتفاق هایی در طول سفر رخ می دهد که همه چیز را بر خلاف پیش بینی ها می سازد . نکته ای که این فیلم را از دیگر آثار به نمایش در آمده متمایز می کند حضور هدیه تهرانی است که پس از مدت مدیدی به سینما بازگشته است . او به تعبیری عزلت خودخواسته ای را برگزیده بود یا طراحی لباس می کرد و یا گاهی وقتی اسم او را به عنوان طراح صحنه تئاتر ( یرما نوشته گارسیا لورکا به کارگردانی رضا گوران) می شنیدیم. کم کاریهای تهرانی با نمایشگاه عکس آبان گان که در آذر ماه برگزار شد پایان یافت . باید به او کمی زمان داد تا ببینیم این دوره جدید کاری را چطور و با چه کارهایی ادامه می دهد .
آن زمان که تماشاگران از فیلم مسعود ده نمکی استقبال کردند و باعث آن شدند که فروش اخراجیها به چند میلیارد تومان برسد این تصور که جریانی پس از اخراجیها شکل بگیرد، دور از ذهن نبود . فیلم زمهریر به کارگردانی علی رویین تن با همان ساختار و بینش ساخته شد در حالی که لیستی بلند بالا از بازیگران مختلف را یدک می کشد. فیلم در همان ابتدای کار جشنواره از بخش مسابقه کنار گذاشته شد و جلوی اکران آن گرفته شد ، در پایان با پیگیری های تهیه کننده آن سید ضیا هاشمی در یک سانس آخر شب برای اهالی رسانه اکران شد که حاصلی جز اعتراض و هو کردن در پی نداشت . بد نیست به تیتر جالب هفته نامه یالثارات اشاره کنم ، در آن نشریه که به مقالات تند و رادیکالی معروف است، آمده بود (( جشنواره هم مثل شبکه های مستهجن فیلم های توقیفی را آخر شب ها پخش می کند )) . حاشیه های اکران زمهریر ساخته علی رویین تن به اینجا ختم نشد و در جلسه مطبوعاتی به اوج خود رسید . اعتراضها تا بدانجا پیش رفت که رویین تن مجبور به عذر خواهی از تماشاچیان و منتقدین شد و فردای آن روز بانک اقتصاد نوین درخواست باز پرداخت مبلغ میلیاردی شد که در اختیار تهیه کننده فیلم قرار داده بود . اگر از حواشی های جشنواره امسال بگذریم فیلمهای خوب و قابل تاملی هم بوده اند که توجه منتقدین را به خود جلب کردند، به مانند مس و طلا ساخته همایون اسعدیان که سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن را برای نگار جواهریان و یکی از سه دیپلم افتخار بهترین کارگردانی را برای همایون اسعدیان به ارمغان آورد . محسن عبدالوهاب پس از چند همکاری مشترک با رخشان بنی اعتماد با فیلم لطفا مزاحم نشوید در جشنواره حضور پیدا کرده بود ، این فیلم با نظر عموما خوب منتقدان روبرو شد . فیلم هیچ ساخته عبدالرضا کاهانی کارگردان جوان سینما که در دوره قبل با فیلم بیست شرکت کرده بود، هیچ داستان مردیست که سیرمونی ندارد و در موقیتهای خاصی قرار می گیرد . این فیلم هم با مشکل اکران روبرو شد که در نهایت در یک سانس از نوع آخره شبی اش برای اهالی رسانه ها اکران شد .
شب اختتامیه هم خالی از حاشیه نبود درهمان ابتدای امر از ورود خبرنگاران به محل برگزاری جلوگیری به عمل آمد و با اعتراض و تجمع آنها روبرو شد . یکی دیگر از حاشیه های آن شب حضور نیافتن مسعود جعفری جوزانی و اسفندیار شهیدی در مراسم اختتامیه بود . جشنواره بیست وهشتم در حالی به کار خود پایان داد که حاشیه های آن پر رنگ تر از متن بودند . چه فیلمها و کارگردان و بازیگران خوبی که در این دوره حضور داشتند و بخاطر شرایط ایجاد شده قدر ندیدند.