-یه تردید تازه، یه اتفاق نو
حضور نمایش
«همیشه همهچیز یهجور نیست.»
-
نوشتهی محسن عظیمی و کارگردانی فتحاله نیازی در سیزدهمین جشنواره بینالمللی تئاتر دانشگاهی ایران
همیشه وقتی یهچیزی تموم میشه و به یقین میرسی، یه تردید تازه بهدنیا میآد.
نوشته: حسین ایرجی
تصاویر: محسن کرمانی
تهران از 10 اردیبهشت 1389 میزبان سیزدهمین جشنواره بینالمللی تئاتر دانشگاهی ایران است. این جشنواره همه ساله به همت وزارت علوم و خانه تئاتر دانشگاهی برگزار شده و میزبان نمایشهایی از کشورهای انگلستان، یونان، هلند، لهستان و... میباشد.
این جشنواره که شامل بخشهای بینالملل، دانشجویان غیرتئاتری، نمایشنامهخوانی، کارگاه شکسپیر و بخش خیابانی و ورک شاپهای آموزشی است؛ نسبت به دیگر جشنوارههای مرسوم در ایران، متفاوتر بوده است و این تفاوت برمیگردد به محدودیتهای کمتر و فضای بازتر برای ارائه کارهای نو و متفاوت.
نمایش «همیشه همهچیز یهجور نیست» نوشته محسن عظیمی و کارگردانی فتح اله نیازی یکی از نمایشهای بخش دانشجویان غیرتئاتری جشنواره است که در روز اول اجراها (10 اردیبهشت) در تالار کوچک مجموعه محراب واقع در تقاطع خیابان ولیعصر و خیابان امام خمینی، جنب هنرستان موسیقی پسران دو اجرا در ساعتهای 16 و 18 اجرا میشود. همچنین دو اجرای ویژه از سوی دبیرخانه جشنواره تئاتر دانشگاهی در روزهای 12 و 13 اردیبهشت ماه، ساعت 17 در سالن تجربه فرهنگسرای ارسباران واقع در خیابان ارسباران به این نمایش اختصاص داده شده است. در این نمایش بازیگرانی چون رضا حیدری و پرنیان گودرزی به ایفای نقش میپردازند.
حسین ایرجی برنامهریز و دستیار کارگردان و آرش رخشا سازنده ویدئو آرت این نمایش است. محسن عظیمی هم مشاور کارگردان میباشد. این نمایش کاریست از گروه تئاتر ناتمام.
تئاتر "ناتمام" هیاهویش را با نام گروه تئاتر سکوت از سال 79 آغاز کرد. در این مدت همواره به دنبال راهی برای القای فضای خالی به مخاطب بوده است. فرم و تصویر، مهمترین عناصر فضای خالی آنهاست. از کارهای قبلی این گروه میتوان به نمایشهای (اسید، مصاحبه، هیس، مسیح خواهد گریست، آدمکش، هفت، تجربههای فوتورستی، هر روز مثل همیشه، همیشه خیلی زود دیر میشه، خط سوم، نطفه، اسب سیاه هنوز شیهه میکشد و...) اشاره کرد.
داستان نمایش از آنجا آغاز میشود که قطع ناگهانی برق بهانهای شده تا ارتباط قطع شده زن و مرد وصل شود. در این بین، زن از مرد میخواهد در تاریکی هر کدام ناگفتهای از زندگیشان را به یکدیگر بگویند... وقتی زن آخرین ناگفتهاش را میگوید، مرد در مقابل نمایشنامهاش را به او میدهد و میرود. زن شروع به خوانش نمایشنامه میکند که درباره مردیست که نمایشنامهاش را برای زن میخواند. فضای نمایشنامه، ارتباط قطع شده مرد و زن است و نیاز با هم بودن آنها که با زمان اکنون آمیخته شده...
از های حائز اهمیت این نمایش، کوتاهی صحنهها، دیالوگهای ساده و موجز، در عین حال پیچیده و سنگین که باعث ایجاد تعلیق در فکر تماشاگر و مخاطب میشود، طراحی صحنه مینیمالیستی، استفاده از رنگهای سرد و بهکارگیری رنگهای مکمل در مقابل آن میباشد. طراحی نور این نمایش نیز قابل توجه است که توسط رضا حیدری طراحی شده است.
برای کسب اطلاعات کاملتر به وبلاگ نمایش "همیشه همهچیز یه جور نیست":
www.hamishehamechiz.blogfa.com مراجعه نمایید.