حقوق خاص
نوشته هانس مگنوس انتسنزبرگر
ترجمه ی فرشته وزیری نسب
ممنوع است که اشخاص را آتش زد
ممنوع است اشخاصی را آتش زد
که اجازه اقامت قانونی دارند
ممنوع است اشخاصی را آتش زد که مقررات را
رعایت میکنند و اچازه اقامت قانونی دارند
ممنوع است اشخاصی را آتش زد که احتمال نمیرود
که تمامیت و امنیت جمهوری فدرال آلمان را به خطر اندازند
ممنوع است اشخاص را آتش زد مگراینکه
خودشان با رفتارشان موقعیت را فراهم کنند
خصوصأ نوجوانانی
که به دلیل کمبود امکانات تفریحی
وعدم اطلاع از مقررات وضع شده وهمچنین به دلیل
گمگشده گی از نظر روانی آسیب دیده اند
مجاز نیستند که اشخاص را، صرفنظر ار اینکه که باشند، به آتش کشند
به خاطر وجهه جمهوری فدرال آلمان در خارج
باید از این کار خودداری شود
اینکار درست نیست، معمول نیست
نباید رایج شود
رنباید باشد
اما هیچکس موظف به جلوگیری ازاینکار نیست
هیچکس را نباید متهم کرد
که گذاشته کسی به آتش کشیده شود
حق قانونی هرکسی است که در این مورد سکوت کند
لطفأ شکایت های مر بوطه را به نیروی انتطامی بفرستید
پی نوشت: از کسانی که این متن را به زبان دیگری ترجمه می کند خواهش می شود به جای جمهوری فدرال آلمان نام رسمی کشورشان را چانشین کنند. این پی نوشت نیز باید تر جمه شود. ه.م.ا
در قطعۀ بالا انتسنز برگر به شکلی طعنه آمیز از منظر نص صریح قانون به پدیده ای آتش زدن افراد برخورد می کند گر چه در متن اشاره ای به خارجی ها نشده است اما ذکر اجازه اقامت قانونی مشخص می کند که ظاهرا این قانون به آتش زدن خارجیان اشاره دارد و به شکل رسمی به منع آن می پردازد. به خصوص نوجوانانی را که دچار ناهنجاری رفتاری هستند از این کار باز می دارد. گرچه باز هم اشاره ای به انگیزه های آنها که از تمایلات نژاد پرستانه سرچشمه می گیرد ندارد سطر اول شعرمثل هر متن قانونی با عمومیت دادن به «ممنوعیت آتش زدن اشخاص » آغاز می شود و در همین جمله ساده به خواننده شوک وارد می کند زیرا مقرارت معمولأ برای خلاف هایی وضع می شود که احتمال انجام آن میرود و عمومیت دارند. از آنجا که آتش زدن دیگران جزء این موارد محسوب نمی شود در واقع این نوع کوچک نشان دادن عملی وحشیانه و غیر انسانی از عمق فاجعه آمیز پدیده ای خبر می دهد که در سالهای اخیر در آلمان به دفعات اتفاق افتاده است، یعنی به آتش کشیدن ساختمان های مسکونی خارجیان. تکرار جمله در سطر بعد به همراه جزیی کردن قانون کلی برای «کسانی که مقررات را رعایت می کنند و اجازه اقامت قانونی دارند» و خطری برای تمامیت جمهوری فدرال آلمان( یا هر حکومت دیگری بر اساس پی نوشت) ندارند به شکل غیر مستقیم تاکید بر این دارد که کسانی را که در این قاعده نگنجند می توان آتش زد، اولین استثنای قانونی! دومین استثنا در شمول این قانون، بر اساس سطرهای بعدی، کسانی هستند که خودشان با رفتارشان شرایط آتش زدن خود را فراهم بیاورند!!علاوه بر این متن با لحنی قانونی به جوانانی که به علت نداشتن تفریح اقدام به چنین کاری می کنند یادآوری می کند که اینکار ممنوع است. انگار که مرتکبین این عمل نه افرادی خاص با گرایشات نیو نازیستی و نژادپرستانه اند که گاه از سمت پلیس نیز حمایت می شوند، بلکه نوجوانانی ناآگاهند که به صرف نداشتن تفریح دست به چنین کارهایی می زنند. اما ذکر توجه به اعتباربین المللی دولت آلمان، یا هر دولت دیگری،به عنوان دلیل اصلی برای خودداری از این کار سطحی بودن این قانون را نشان می دهد.. در واقع این نه وحشیانه و غیر انسانی بو دن عمل است که باید مانع از ارتکاب آن گردد بلکه خدشه ای است که به وجهه آلمان در جهان می زند. در انتهای متن انتسنزبرگر به شکل غیر مستقیم از تأیید نیروی انتظامی یا بی تفاوتی آنهادر مقابل چنین اعمالی و نارسایی قوانین انتقاد می کند. چون بر اساس قانون کسی موظف نیست که از این عمل جلوگیری کند. نه تنها وطیفه ای برای شاهدان این جرم تعیین نشده است بلکه در مقام شاهد برای آنها حق سکوت هم قایل شده است. در جملۀ آخرشاعر به هجو قانونی می پردازد که به جای هر واکنشی افراد را موظف به شکایت قانونی(!!!!) به نیروی انتظامی می کند که حتی اگر از چنین اعمالی حمایت نکند در اجرای قانون بسیار جانبدارانه عمل می کند. شمول قانون بر کسانی که هویت قانونی دارند(گذرنامه یا اجازه اقامت) بطور غیر مستفیم اجازه را برای حمله آزار یا به آتش کشید ن کسانی را می دهد که دارای این هویت های حقوقی نیستند. به قول میشل فوکو حذف کردن بخشی از جامعه به عنوان «دیگری»، یا آنکه از ما نیست نشانگر اینست که قوانین چندان هم فراگیر نیستند.ذکر کلمۀ«خاص» در عنوان متن نیز اشاره به این تفاوت گذاری های قانونی دارد. کل قطعه در واقع هجو جملۀ اول خود است که عمومیتی قانونی را نشان می دهد و ثابت می کند که قوانین نه تنها تبعیض گرایانه است بلکه هیچ ضمانت اجرایی ندارد، به خصوص در مورد کسانی که هویت حقوقی ندارند. بیاد داشته باشیم که برای هر شکایتی نیاز به ارایه مدرک شناسایی و ذکر آدرس است. حقوق خاص یا ویژه فقط بخشی از جامعه را شامل می شود و آنها که "پول و گذرنامه" ندارند از این شمول مستثنی اند.
پی نوشت: من در ترجمه نام کشور آلمان را تغییر نداده ام این را به عهدۀ خواننده می گذارم.