تقدیم به دلشاد؛ یار یادهای کردستان و کوه های اورامان
چشم های سیروان شعری از مهری جعفری
آهسته و نرم
گوش کن تا موج هایش آرام بشکند
تا دریا دریا آبی
که اشک های شیرین است
در سینه کوه های اورامان
گوش کن
این همه ی سیروان است که در گوش های تو می کوبد
در بند کوچک انفرادی زخم
آهسته تر تا در تمام اورامان پخش شود این صدا
که آهسته تمام پیکره پنجره های کردستان
در هم بکوبند همه صداها را که بی صدا برباد رفته اند
تا نامرئی تر از باد بکوبم
تا مبادا همه رویاهای شیرین من بشکند
بشکند شیرین من در بند انفرادی زخم
شاید که گریخته باشم از آن سرمستی پاهای مدام کوبنده رقص های شانه به شانه
تا پیچیده باشم در سماع
تا لاله های واژگون واژگونه
با آن صدای زمزمه
که از چشم های من سبز
که شیرین تو باشم
بیا کنار من آهسته و آرام
این لالایی بر باد رفته را که تا قله قندیل هم رسیده بود گوش کن
بگذار پیدایش کنم تا دوباره آوازش کنم های های های
تا آرامش کنم
تا آرام و آهسته باز هم با صدای عبور باد از شاخه های دور بخواند
آپارتی سئللر سارانی
بیر قارا تئللی بالانی
و همه آوازهای دور
آهسته و آرام
و همه قصه های پیرهای هجیج
آهسته و آرام
گوش کن این آواز سال های دور در هزار پاره و هزار بند
از چشم های سیروان
تا در بند بند تو
آهسته و نرم
لندن- 2010-09-17
---------------------------------
* سیروان رودخانه ای معروف در ناحیه هورامان کردستان است.
* اورامان یا هورامان تخت از روستاهای منطقه هورامان کردستان با خانه های تماما سنگی است و هرساله مراسم پیر شالیزار که موبدی زرتشتی بوده است با رقص و موسیقی و شب نشینی در این روستا برگزار می شود.
*شیرین دختری کرد که در سال 2010 (89) اعدام شد.
* بیتی از ترانه عاشقانه و حماسی آذری که روایت دختری است به نام سارا؛ سارا پس از آن که توجه سلطانی در گذر از رودخانه ارس به او جلب شد، تصمیم به مقاومت گرفت و خود را به آب رودخانه ارس سپرد و تبدیل به شخصیت حماسی آذربایجان شد. ترجمه ترانه:
سیل ها سارا را با خود بردند/ یک سیاه گیسو فرزند را ...
* هجیج روستایی در منطقه اورامان کردستان که پیرزنان نابینا و دعاخوان آن میزبان زایران روستاهای دیگر هستند.