شعری از زیبا کرباسیشنید شعر با صدای شاعر-پا-در همین آپارتمان تنجفت که میکند پدر استباز بماند از همبه زن شبیه تر است در بذلوقت بازیدست میکشد او پس میزندپلاگاردهای ممنوعه را ممنونم میخواندمی برد تن را به هر کجا بایدجایی که نبایدگاه کلله میشوی با آندو بامپی توی کلمه میافتیحالت حال من باشداز سر نمیشناسیشروی آب و آتش هم شیر و شنگ میرویله میکنیگاهی انگورگاهی مورچهبی آنکه بخواهیگاهی گه رابعد هم برمی گردیبیخ روی دلت میگذاریپااااااا
من دوست دارم این شعر را در فیس بوکم به اشتراک بگذارم. در بین گزینه هاتون گزینه فیس بوک نیست. خود لین شعر را هم که میگذارم صفحه ی اصلی شما لینک داده میشود.
لطف کنید مشکل را برطرف کنید.