مروري بر آثار آندره مکین
نويسنده فرانسوي
آرش نقیبیان
رمان زني كه منتظر بود چهارمين كتابي است كه از آندره مكين نويسنده روسي تبار فرانسوي و برنده جوايز گنگور ومديسي به فارسي ترجمه و به چاپ ميرسد. قبل از اين، اعترافات يك پرچمدار شكست خورده (1378) موسيقي يك زندگي (1381)، وصيتنامه فرانسوي (1383) از اين نويسنده ترجمه و به چاپ رسيده بود
مؤلفههاي عمده آثار مكين را به طور كلي ميتوان تجربه هولانگيز و شخصي او از دوران تلخ استالينيسيم و تبعات وحشتناك آن در كليت اجزاي فرهنگي و سياسي كشور روسيه دانست و اين نكته بيشتر از آن جهت حائز اهميت است كه آندره مكين در غالب آثار خود توانسته اين تجربه تلخ شخصي را با جادوي ادبيات و رمان، همهگير و عمومي كند
آندره مكين در سال 1957 در كرانسويارسك سيبري زاده ميشود اولين قصههاي دوران كودكيش را از جد مادرياش به زبان فرانسه ميشنود و همين امر بيگمان باعث دلبستگي و شيفتگي فراوان او به زندگي در فرانسه ميگردد. در بدو ورود به فرانسه در سال 1987 كتابهاي «دختر يك قهرمان اتحاد جماهير شوروي» و «اعترافات يك پرچمدار شكست خورده» را براي مؤسسات انتشاراتي فرانسوي فرستاد و هر بار بدون اينكه خوانده شوند به او برگردانده شدند
مكين در ابتدا تصميم گرفت آثارش را با نامهاي مستعار مختلف و به عنوان ادبيات ترجمه شده روسي به فرانسه براي ناشران بفرستد او حتي مجبور شد «اعترافات يك پرچمدار شكست خورده» را به زبان روسي شكسته بستهاي نوشته و نسخه اصلي را با نام مترجمي كه وجود خارجي نداشت و نام فاميل مادربزرگ مكين را يدك ميكشيد ارائه دهد و تنها بدين ترتيب بود كه اولين كتابش به چاپ رسيد. مكين با كتاب «به ياد رودخانه عشق» از گمنامي خارج شد و بالاخره كتاب «وصيتنامه فرانسوي» بود كه براي اين نويسنده روس كه به خود لقب «نويسنده منحوس» داده است جايزه گنكورومديسي را به ارمغان آورد.
آندره مكين زبان فرانسه را بسيار ماهرانه بكار ميگيرد و همين توانايي آثار او را نسبت به ساير نويسندگان هم دورة خود ويژه و متمايز ميكند. او در آخرين كتابش با عنوان «جرم الگا آربلينا» داستاني رسواكننده كه ميتواند سوژهاي يك رمان پليسي باشد را شرح ميدهد و با استفاده از زباني به غايت شاعرانه خواننده را وادار ميكند هنوز به رويا باور داشته باشد.
در برخورد اول با آثار و نوشتههاي مكين و با نگاهي اجمالي به رمانهايي كه در طي دورة پانزده سال اقامت خود در فرانسه خلق كرده است با نويسندهاي مواجه ميشويم كه همانگونه كه در بيان خود و در استفاده از زبان دوگانه است، در انديشه و درونمايه داستانهاي خود نيز با اين دوگانگي دست و پنجه نرم ميكند.
در زبان دوگانه است، زيرا فرانسهاش سرشار از تصاوير فرهنگ اسلاو ميباشد، تصاويري كه از دوران كودكي در ذهن انباشته است، اما از سوي ديگر ظرافتهاي زبان فرانسه را نيز به زيبايي به كار ميبرد و در بيانش روح اين زبان جاري ميباشد
آندره مكين اولين كتاب خود را با عنوان «دختر يك قهرمان اتحاد جماهير شوروي» به مثابه خوني كه از زخمي تازه بيرون ميزند از تصاوير هولناك خون و از توپ و تانك انباشته ميسازد اما چندي بعد همين كه درد كمي آرام گرفت و همين كه توانست با عمق و فاصله بيشتري به فجايع و دردهاي پشت سرش نظر كند در كتاب دومش «اعترافات يك پرچمدار شكست خورده» از نوشتن اين كتاب ابراز پشيماني كرد و گفت اگر قرار بود دوباره اين رمان را از نو مينوشتم حتماً گونهاي ديگر از آب درميآمد.
در برخورد با آثار آندره مكين به نظر ميآيد او نيز مانند بسياري از نويسندگان مهاجر كه از كشورهاي خود گريخته يا بيرون رانده شدهاند با نوشتن درد خود را درمان ميكند او مينويسد و با هر كلام خود را از زنجيرهايي كه او را به بند كشيدهاند رها ميسازد.
در كتاب (اعترافات يك پرچمدار شكست خوده) مكين باز هم به همان «دوگانگي در بيان و انديشه» ادامه ميدهد شخصيت اصلي داستان او در دورانِ جنگِ سرد نوجواني است و در اردوهايي جوانان كمونيست نيز شركت ميكند و در آنجا شاهد اتفاقات ناگواري است كه باعث از دست دادن اعتماد و اعتقادش به حزب ميشود اما همين نوجوان چند سال بعد باز هم به دانشكده افسري ميرود تا اين بار به شكلي ديگر در رده مدافعين منافع حاكميت در قدرت درآيد.
در كتاب (موسيقي يك زندگي) شخصيت ا صلي داستان «الكسي برگ» جواني روشنفكر و نوازنده زبردست پيانو است و از قرار معلوم ميبايد به زودي با دختري كه دوستش ميدارد ازدواج كند چند روزي بيشتر تا زمان اولين كنسرت رسمياش باقي نمانده ولي بازي روزگار سرنوشت ديگري براي او رقم ميزند.
خانوادهاش گرفتار تصفيههاي استاليني ميشوند. پدر و مادرش توسط پليس دستگير و خودش هم تحت تعقيب قرار ميگيرد. موسيقي يك زندگي بيگمان شرح استحاله و مسخ انساني مستعد و هنرمندي خلاق است كه در شرايط نامطلوب و خفقان سياسي گرفتار آمده، در تمامي آثار مكين به طرز حيرتانگيزي قلب تاريخ روسيه ميتپد. او در تمامي آثار نسبتاً كمحجم خود تصاوير حيرتانگيزي از هول و هراس ديكتاتوري و عشق و نفرت توامان به زندگي را ترسيم ميكند به گونهاي كه خوانندگان آثارش پس از پايان هر يك از داستانهاي او احساس ميكنند يك دوره تاريخ روسيه را مرور كردهاند كه اين خود نشانگر قدرت قلم و توان بالاي آفرينش ادبي مكين است به قول پل استر نويسنده معاصر آمريكايي: «قوت قلم مكين به حق نبوغ پديداري در جامعه ادبي معاصر فرانسه است»
مكين نويسندة مهاجري است كه به گفته خود در روسيه (زادگاهش) خود را غريبه ميدانست و در وطن دومش (فرانسه) احساس رضايت ميكند چرا كه فرانسويها براي نويسندگان مهاجر و دورگه خصوصاً اگر از نژاد «اسلاو» باشند مهماننوازاني بيبديل هستند
كتاب معتبر (وصيتنامه فرانسوي) كه توجه بسياري از اهل ادب را در فرانسه به خود جلب كرد موقعيت مكين را به طرز حيرتانگيزي در جامعه ادبي فرانسه تحكيم كرد او در اين كتاب از جد مادريش كه در پاريس زندگي ميكرد سخن ميگويد و همه عشق و ارادت خود را به فرهنگ اين سرزمين (فرانسه) ابراز ميدارد آكادمي فرانسه نيز با اعطاي تابعيت فرانسوي و شناخت او به عنوان يك نويسنده فرانسوي از مكين قدرداني ميكند. به تازگي كتاب «زني كه منتظر بود» از اين نويسنده به چاپ رسيده است. مكين در اين كتاب مفاهيم انتظار، عشق، و فداكاري را با دقت فراوان و نگاه يك روانشناس خبره مورد تحليل و واكاوي قرار ميدهد براي آشنايي بهتر از خوانندگان خلاصهاي از داستان را ذكر مي كنيم:
باز هم در دوران ديكتاتوري كمونيستي در شوروي سابق پژوهشگر جواني براي جمعآوري اطلاعات فولكلوريك عازم ناحيه (آرفانجلسك) در شمال روسيه ميگردد. راوي در ابتدا تنها قصد دارد چند روز در اين ناحيه سر كند اما با ديدن زني بنام «ورا» شرايط متفاوتي برايش رقم ميخورد.
ورا زني كه سي سال است انتظار بازگشت مردي را ميكشد كه در جواني و به هنگام جنگ دوم جهاني از ورا پيمان وفاداري گرفته و قول داده كه بزودي از جبهههاي جنگ برميگردد و با او ازدواج ميكند. و اين انتظار پس از سي سال هنوز ادامه دارد!
داستان زني كه منتظر بود در حقيقت كنجكاوي لحظه به لحظهاي است كه راوي جوان در زندگي شخصي ورا انجام ميدهد تا از رازهاي اين عشق و انتظار عجيب سردر بياورد. راوي داستان لحظهاي ورا را به حال خود رها نميكند و اين پايداري و سماجت در كشف رازهاي اين زن كمكم رشته صميميت و الفتي ميان آن دو به وجود ميآورد كه در نهايت با جدايي آن دو از هم به پايان ميرسد. مكين نويسندهاي است كه به شهادت آثارش نسبت به عشق و روابط عاشقانه بين زن و مرد بسيار بدبين است و فرجام عشق را در آثار اين نويسنده جدايي و فراق است كه رقم ميزند. شايد بتوان علت بدبيني او را تجربههاي تلخ سياسياش دانست
به هر صورت او هماكنون در منزل كوچكش در محلة زيباي مونمارتر پاريس زندگي ميكند و ظاهراً هيچ چيز هم ذهن اين نويسنده پركار را مغشوش نميسازد
مكين تاكنون به 22 كشور جهان دعوت شده و آثارش نيز به زبانهاي بسياري ترجمه شده است.
جاي دريغ فراوان است كه ارزش والاي اين نويسنده توانا و آثار قَدَر اولش در زبان فارسي بهتر و بيشتر از اين شناخته نگردد.