-
شکل 1-3 ساختار ، عاملیت و رسانه ی جامعه
جامعه ی خُرد و کلان
معنای نمونه های آرمانی
-
تمایز خُرد و کلان با ایده های جامعه شناختی کلاسیک کنار گذاشته و تا حدودی دگرگون شد ، اما این تمایز ، دست کم از زمان برقراری تمایز فرد و دولت در اواخر سده های میانه ، در ردیف تقابل های اصلی تفکر غربی بوده است . این تمایز به عنوان بخشی از جدال نام گرایی و واقع گرایی ، به گفتمان دانشگاهی و مباحث سیاسی راه یافت و باعث شد زمینه ای برای مشاجرات دیرپا فراهم آید ، مثلاً آیا کُل بیشتر از مجموع اجزایش است ، آیا دولت و جامعه می توانند مدعی ِتقدم اخلاقی و هستی شناختی بر افراد باشند و آیا معنای تصورات می تواند به مصداق تجربی آن ها تقلیل یابد یا آرمانی استعلایی را دربرگیرد Alexander and Giesen, 1987: 3)).
نمونه های آرمانی وبر یکی از دو استعاره ی مهمی است( Johnson, 1987) که برای غلبه بر تمایز خُرد و کلان در نظریه ی اجتماعی مدرن طراحی شدند و استعارهی دیگر تصور جامعه به عنوان موجود زنده(اُرگانیسم)است. نمونههای آرمانی را میتوان نوعی«ژرف ساخت»یا ابزار اکتشافی دانست که در قاموسی که اساساً از سوی عاملان اجتماعی و همین طور جامعهشناسان معنادار شناخته میشود، «با عناصر خاصی از واقعیت یک مفهوم دقیق منطقی»( Gerth and Mills, 1948/1991: 59) میسازد . نمونه های آرمانی که ریشه در قضایای تاریخی دارند ، موضعی بینابینی
[18] در میان اصل طبیعی قانون گذار[19] و تقارن فرهنگی فردی نگار[20] اشغال می کند .
مثال کلاسیکِ نمونه ی آرمانی «روح سرمایه داری» است ، یعنی اصول اخلاقی پروتستانیسم که در روندهای عملی ِاقتصاد و فرهنگ سرمایه داری به کار می رود . آموزه های دینی پیامد هایی دنیوی و جامعه پسند دارند که همان قواعد سلوک[21] است :
[...] آموزه ی اخلاقی دین مهم نیست ، مهم شکلی از رفتار اخلاقی است که به آن بها[22] می دهند . بهایی که از طریق شکل و شرایط کالاهای رستگاری ِمربوطه عملی می شود . و رفتاری که «خُلق و خوی»[23] خاص«فرد» را در مفهوم جامعه شناختی کلمه شکل می دهد . به نظر پیوریتن ها این رفتار نوعی شیوه ی زندگی روش مند و عقلانی بود که – در صورت وجود برخی شرایط – زمینه را برای «روح» سرمایه داری مدرن فراهم می کرد . به «اثبات» خود در برابر خدا یعنی دستیابی به رستگاری – که در همه ی فرقه های پیوریتن دیده می شود – و به «اثبات» خود در برابر انسان ها یعنی ایستادگی اجتماعی در گروه های پیوریتن بها داده می شد . هر دو وجه مکمل هم بودند و در یک جهت عمل می کردند : آن ها باعث زایش «روح» سرمایه داری مدرن با خلق و خوی خاصش شدند : خُلق و خوی ِ طبقات متوسط بورژوای مدرن Weber, 1948/1991: 321)) .
در نمونه ی آرمانی ، همین رابطه ی دیالکتیکی یعنی شکل گیری دینی ِقاعده های اجتماعی آشکار می شود . در اصطلاح گیدنز ، دین نوعی منبع تحکمی است که مطابق قاعده هایی تفسیر می شود و همین قاعده ها هم به تعامل اجتماعی ساختار می بخشند . در اصطلاح عمل گرایی ،«روح ِ» سرمایه داری نوعی استعداد خاص برای کنش است .
وبر نمونه های آرمانی را برای تحلیل علمی عرضه کرد ، اما ظاهراً این مفاهـیم که مقوله هایی نشانه ای اند و مجموعه ای از کنش های اجتماعی ممکن را شناسایی می کنند ، به طور کلی ، به اعمال روزمره شکل می دهند . در واقع ، تأویل مورد نظر گیدنز را می توان تا حدودی ، از طریق نمونه های آرمانی عملی کرد که مناسبتشان برای زمینه های خاص را عاملان ِاجتماعی ِ عادی بازمی شناسند . گرث و میلز(( Gerth and Mills1948/1991: 57 در مقدمه ی آثار وبر به تنشی اشاره کردند که میان شکل ساختاری تبیین ِوبر در مطالعات تجربی او و تأکیدنظری اش بر عاملان فردی و جامعه شناسی ِ تفسیری وجود دارد ؛ نمونه های آرمانی واسطه ای میان ساختار و عاملیت و جامعه ی خُرد و کلان اند ، ولی بر خلاف استدلال گرث و میلز که «تلاش وبر برای اجتناب از تأکید فلسفی بر عاملان مادی یا آرمانی ، یا اصول ساختاری یا فردی ِتبیین» به نام گرایی منتهی شد ، نمونه های آرمانی آرام آرام اَشکال نشانه ای ِیک واقعیت اجتماعی مشترک را مطرح می کنند{2}
از اُرگانیسم تا نظام
امیل دورکم در مقدمه ی ویرایش دوم قواعد روش جامعه شناسی (1895) که در 1901 به چاپ رسید ، به خرده گیری منتقدان از جمع گرایی هستی شناسانه ی[24] ویرایش اول پاسخ داد که حاکی از وجود نوعی هیأت جمعی شیئیت یافته[25] است . به نظر دورکم منتقدان او با این استدلال واقع گرا «که پدیده های اجتماعی را در بیرون افراد جای می دهد»مخالف اند ، اما شاید مسأله ی واقعی فهم این واقعیت فرافردی بر حسب دومین استعاره یعنی نظام یا موجود زنده ی (اُرگانیسم) خودسامان و انسان انگاشته باشد . در کتاب قواعد ، دورکم تمایز ظاهراً هوشمندانه ی میان واقعیات مادی ، روانی و اجتماعی را که از قرار «لایه های» متفاوتی هم دارند ، به کناری می نهد و مکرراً استدلال می کند که از این واقعیات مقدماتی «موجودیت های» پیچیده تری به بار می آید: «هر گاه عناصری از این دست ترکیب شوند ، به صرف همین ترکیب ، پدیده های نوینی ایجاد می کنند . پس مجبور می شویم جایگاه این پدیده ها را نه در عناصر فوق بلکه در موجودیتی بدانیم که از رهگذر یکی شدن این عناصر شکل گرفته است» (Durkheim,1901/1982: 39).
هدف دیگر جامعه شناسی ارائه ی «قواعدی برای تمایز هنجار از ناهنجار است»( Durkheim, 1901/1982: 85) ، تا از دیدگاهی مرکزی و با معیارهایی عینی و بافت زدایی شده ، «سلامت» این به اصطلاح موجودیتِ اجتماعی برقرار گردد : «سلامت برای جوامع همانند افراد ، خوب و مطلوب است ؛ از طرف دیگر بیماری بد است و باید از آن پرهیز کرد» (Durkheim,1901/1982: 86) پس دورکم برای توصیف جامعه به عنوان نوعی موجودیت که عمدتاً تابع علت های فاعلی است ، دست به دامان ارسطو می شود :
[...]اگر تفوق ِمنسوب به علت های غایی ، در جامعه شناسی هم برقرار می بود ، آنگاه ماهیت فراگیر اشکال جمعی غیر قابل توضیح می شد . پس اگربخواهیم پدیده ای اجتماعی را توضیح دهیم ، بایدعلت فاعلی ِپدید آورنده ی آن و کارکرد آن را به طور جداگانه بررسی کنیم . به این دلیل واژه ی «کارکرد» را به «هدف» یا «مقصود» ترجیح می دهیم که معمولاً وجود پدیده های اجتماعی به خاطر سودمندی نتایج ناشی از آن ها نیست . باید تعیین کنیم که آیا تناظری میان امر بررسی شده و نیاز های کلی اُرگانیسم اجتماعی هست یا نیست و اگر هست شامل چه چیزهایی است ، بدون آن که جویای قصدی بودن یا نبودن ِآن باشیم . به علاوه ، تمامی سؤالات مربوط به قصد به قدری ذهنی اند که نمی توان به شیوه ای علمی به آن ها پرداخت Durkheim, 1901/1982: 123)) .
در این جا دورکم می کوشد میان «نیازهای کلی اُرگانیسم اجتماعی» و علت های غایی فرق بگذارد اما ابهام میان «نیازها» ی جمعی و «هدف ها» و «مقصودها» ، همچنان پابرجاست و حاکی از دشواری مفهومی «اُرگانیسم های اجتماعی» است که صرفاً به شکلی استعاری برطرف می شود . مفهوم «کارکردها» نیز علت های فاعلی و غایی و علت های جمعی و فردی را در هم می ریزد و در نتیجه ، مسأله ی عاملیتِ اجتماعی را مبهم می کند{3} .
آثار بعدی، مخصوصاً کارکرد گرایی ساختاری ِتالکوت پارسونز و رابرت مرتون، به این استعارهی اُرگانیسمی سروشکل دوباره و نظاممندی داده و همچنان به این فرض پایبند ماندهاند که نظامهای اجتماعی میتوانند خود– سامان[26] باشند و مطابق یک دیدگاه مرکزی ساختار یابند{4}. مثلاً در کتاب نظام اجتماعی( Parsons, 1951) کوشش میشود رابطهی میان ِانگیزهی کنش افراد و ساختار اجتماعی ِاستقراریافته، بتفصیل شرح داده شود و کل نظام حول مقولهی نقش ها میگردد که چنین تعریف میشود«ترجمهی تقاضاهای کلان ِپیرامونی به سطح رفتار فردی»( Alexander and Giesen, 1987: 24). پس عاملان فردی به حاملان ساختارهای اجتماعی بنیادی بدل می شوند و تعامل آن ها نوعی نظام ، «در مفهوم علمی کلمه» ، باز تولید می کند که نظریه ی اجتماعی برای آن باید «همان نظام تحلیل نظری را فراهم آورد که در علوم دیگر با موفقیت به دیگر انواع نظام ها اعمال شده است» Parsons, 1951: 3)). پیش فرض پارسونز و نیز دورکم این است که نظام ها در قلمرو های هستی شناختی اساساً همسان اند . اما به رغم توصیف موشکافانه ی پارسونز از نقش ها و خرده نظام ها همچنان مشخص نیست که علیت و معنا در مقام سازه های کنش ِاجتماعی چه تعاملی با هم دارند .
پارسونز از پیچیدگی این فرایند های اجتماعی سخت آگاه بود ، اما امید داشت «[در] سطح ساختاری – کارکردی نظام سـازی[27] ، نظریه ی نوع دومی» Parsons, 1951: 20)). ارائه کند که در قاعده ی سـلسـله مراتب علوم نظام مند ، مدعی جایگاهی برای علم اجتماعی باشد . در گام روش شناختی بعدی پارسونز و مشخصاً مرتون پیشنهاد کردند که موضعی بینابینی در میان جامعه ی خُرد وکلان سیستم سازی شود .
- -----------------------------------------------------------
-
{ 1} . این توضیح اصولاً مبتنی بر چکیدهی گفته های گیدنز است (همچنین نک گیدنز 1990 و 1991). جُنگهای انتقادی به همراه پاسخهای گیدنز در مجموعه آثار (1989) Held & Thompson و Bryant(1991) &Jary جای دارند. از جمله آثار تأثیرگذار بر نظریه ی ساختاردهی ، جامعه شناسی پدیدارشناسانه ی شوتس (1973) ، مکتب کنش متقابل نمادین گافمن (1974) و جامعه شناسی فرهنگی بوردیو (1977،1984) بوده است. گیدنز ساختارگرایی (سـوسـوری) و پسـاسـاختارگرایی را «نحله های فکری مرده» (1987:73) می داند اما بر مناسبت نشانه شناسی برای نظریه ی اجتماعی تأکید می کند (1984:31) . ولی سوای بخش هایی که در کتاب های گیدنز (1989) به رسانه های جمعی اختصاص دارند ، رسانه ها بیشتر در بافت دیگر پدیده های اجتماعی ، مخصوصاً ساماندهی دوباره ی زمان و مکان در خلال مدرن سازی و جهانی سازی بررسی می شوند . برای آشنایی با کاربردهای بیشتر نظریه ی ساختاردهی در حوزه ی ارتباط جمعی ، نک Thompson(1990) .
{2 }. بر خلاف خوانش سنتی تالکوت پارسونز از وبر به عنوان یک «جامعه شناس آزاد اندیش کنش اجتماعی» (xxvi : 1991b Turner,) که سرمایه داری را با اشاره به ارزش های معنوی توضیح می داد و نه علل مادی، در واقع وبر بر وجوه احتمالی و تضاد آمیز زندگی اجتماعی تأکید می کرد. در تحقیقات اخیر، وبر را نظریهپرداز مدرنیته میدانند که به یک اندازه مقولههای تحلیلی فرهنگی و مادی، تفسیری و ساختاری را به کار گرفته است (نکSchroeder 1992 ؛1991b Turner) . تأکید دوسویه نیز تاحدودی با دوراهی پیش روی شخص وبر توضیح داده می شود ، پی گرفتن ِسیاست یا علم ، علم اجتماعی کاربردی یا محض . Bershady با گوشه چشمی به عنوان کتاب وبلن با نام نظریه ی طبقه ی مُرفه به این باور می رسد که نظریه های بزرگ جامعه شناسان آلمانی متقدم ، ثمره ی «رفاه این طبقه ی نظریه پرداز» (1991:76) بود و امتیازهای مالی باعث اشاعه ی نوعی فرهنگ آکادمیک خاص شد .
.{ 3 } جالب اینجاست که درست مثل وبر که مبلغ جامعه شناسی تفسیری بود اما در عمل به تبیین ساختاری دست می زد ، دورکم نیز هواخواه جامعه شناسی عینی بود اما در کمال تعجب ، مثلاً دین و خودکشی را به عنوان مقوله های اجتماعی تفسیر می کرد . برای مشاهده ی گزیده ی آثار ، نک دورکم (1972) که شامل مقدمه ای به قلم گیدنز (1972) است و از چرخش گیدنز خبر می دهد ، چرخش از ستایش به نقد ، مخصوصاً نقد استنباط دورکیم از ساختار که آن را «قید و بند» می داند (گیدنز 74-169: 1984).
.{ 4 } به رغم تفاوت های پارسونز و مرتون ، به گمان من «هر دو نفر را مجموعاً می توان پدران نظریه ای موسوم به کارکردگرایی ساختاری دانست» ( Berger, 1976:49& Berger). پارسونز به تازگی در هیأت نظریه پرداز مدرنیته قد برافراشته که تا حدودی به خاطر سهم وی در به کرسی نشاندن جامعه شناسی به عنوان یک رشته ی دانشگاهی و تا حدودی به خاطر مطالعات تجربی اوست (1990) Robertson & Turner . ولی جالب این جاست که عمل گرایی از جمله آثار ميد ، پارك و ديويي ، در شکل گیری نظریه ی اجتماعی (آمریکایی) پارسونز و در نظریه ی علم وی عملاً هیچ نقشی نداشت . «شاید ایرادی که به نپرداختن پارسونز به فلسفه ی عمل گرا وارد باشد ، غفلت او از آثار مهم چارلز پرس بود که تازه در همین اواخر مورد توجه جامعه شناسان قرار گرفته است», 1991:6) Robertson & Turner) .
-
منابع
-
Bazerman, C. (1993). A contention over the term Rhetoric. In T.Enson and S. Brown (eds), Defining the new Rhetorics. Newbury Park, CA:Sage
Weber, M. (1964). The Theory of Social and Economic Organization. New york: Free Press
Barthes, R. (1973) Mythologies. London: Paladin. (Orig. publ. 1957)
Levi-Strauss, C. (1963)Structural Anthropology . New york: Penguin.
Giddens, A.(1984). The Constitution of Society. Berkeley: University of California Press
Thompson, J. (1990) Studies in Theory of Ideology. Cambridge: Polity Press
Berger, P.L. and Luckmann, T. (1966) the Social Constraction of Reality. London: Allen Lane.
Alexander, J. and Giesen, B. (1987). From reduction to linkage: the long view of the micro- macro link. In J. Alexander B., Giesen, R. Munch, and N. Smelser(eds), the micro – macro link. Berkely: University of California Press
· Johnson, M. (1987( The Body in the Mind. Chicago: University of Chicago Press
Gerth, H. and Mills, C. Wright (1991). Introduction: the man and his work. In M. Weber, From Max Weber: Essay in Sociology. London Rotledge. (Orig. publ. 1948)
Durkheim, E. (1982) The Rules Of sociological Method. 2nd edn. New york: Free Press
Parsons, T. (1951). The Social System. Glencoe, IL: Free Press
-
----------------------------------------------- -
-
The Social Semiotics of Mass Communication, Klaus Bruhn Jensen,1995, SAGE 1- ترجمه از
Publications, London, pp36-52
[2] - این کار بخشی از کتابی است که در سال 1384با همکاری مسعود مظاهری ترجمه کردهام و قرار است دفتر پژوهشهای سیما آن را چاپ کند
[3] Efficient cause
[4] Material cause
[5] Formal cause
[6] Final cause
[7] reconstructive
[8] Duality of structure
[9] Practical consciousness
[10] intentional
[11] allocative
[12] authoritative
[13] Transformative capacity
[14] reflexivity
[15] Erikson
[16] integration
1- هم چنين نگاه كنيد به: Horton and Wohl, 1956; Meyrowitz, 1985.
[18] Middle ground
[19] nomothetic
[20] idiographic
[21] Rules of condust
[22] premium
[23] ethos
[24] Ontological collectivism
[25] Reified body social
[26] Self-regulating
[27] systemalization