مبارزه پلیس با موادفروشان/عکس از حمید هراثی
-
اثرِ دست قانون
حسین نوشآذر
دو مرد: یکی پوشیده، دیگری برهنه با جای ضربههای شلاق بر پشتش. این دو به طرف اتوموبیل پلیس میروند. دست آنها را از پشت بستهاند. یک عکسِ مستند که المثنی سوژه است؛ کاملاً وفادار است به واقعیت و با این حال تفسیرپذیر است. چرا؟
-
بویِ ترس
-
عکسهای حمید هراثی از مبارزه پلیس با موادفروشان که در سایتِ سازمان خبری مرکز اطلاعرسانی ایرانیوز منتشر شد هم مستند است و هم قابل تفسیر. عکاس تلاش کرده است به حسب وظیفهی اطلاعرسانی عکسهایی از این واقعه بردارد که المثنی سوژه باشند. اما، با این حال احتمالاً به طور ناخودآگاه در عکسهای منتشر شده در ایرانیوز به نوعی نظر شخصی عکاس هم مشاهده میشود.
-
کسانی که در بیمارستانهای روانی کار میکنند میدانند که ترس بو دارد. بوی ترس شبیه بوی تند تن ِ به عرق نشسته است که با بوی نم و نا آمیخته باشد. شبیه بوی تن کسیست که سگ هار پی او گذاشته باشد. بوی ترس شبیه بوی تن این شخص است دمی پیش از آن که از پا بیفتد.
-
بوی ترس شبیه عکسهای حمید هراثیست. شبیه بوی اتاقیست که در آن یک مرد با دهان خونین و نگاهی پر از رنج با تنی نیمه برهنه و دستهایی بسته مثل یک دیوار فروریخته به یک سو خمیده است؛ بوی ترس به بوی تنِ مردی دستبسته میماند در یکی از خیابانهای تهران، در ساعتی از شب. از عکسهای ایرانیوز بوی ترس میآید. آیا عکاس در لحظهی ثبت واقعه از شنیدن این بو رنج میبرده است؟ آیا رنجِ عکاس به بافتِ عکس راه پیدا کرده، چنان که بخشی از عکس است که دیده نمیشود اما بیننده را آزار میدهد؟
-
-
برهنگی و پوشیدگی
-
دو مرد: یکی پوشیده، دیگری برهنه با جای ضربههای شلاق بر پشتش. این دو به طرف اتوموبیل پلیس میروند. دست آنها را از پشت بستهاند. اتوموبیل در پیشزمینه در تاریکی فرورفته است. فقط از نور آژیر میتوانیم به این اتوموبیل پی ببریم. جای شلاق بر پشت مرد برهنه کاملاً نمایان است. اثر دست قانون بر تن یک انسان. یکی برهنه، دیگری پوشیده.
واقعه در سینما، در داستانهای حادثهیی و در این عکس حاصل جمع اضداد است. هر چه تضادها برجستهتر، واقعه هم مهیجتر. برهنگی و پوشیدگی در این اثر از یک سویهی برجستهی روایی برخوردار است.
-
بیچهرگیِ تاریخی
-
سالها پیش در آلمان اثری منتشر شد با عنوان بیچهرگان نوشتهی والنتین گروبنر. نویسنده در این اثر پژوهشی به شکلهای گوناگون اعمال خشونت در قرون وسطی میپردازد و از آنها معنازدایی میکند. در قرون وسطی رسم بود که دماغ زن زانیه و مرد همجنسگرا را میبریدند. زانیه بدین ترتیب زیباییاش را از دست میداد و برای همیشه نشان میشد. خشونت در تاریخ بی چهرگان همواره چهره داشته است. گاهی از اثر دست قانون بر تن آدمی میتوانیم چهرهی خشونت را بازشناسیم و گاهی هم خشونت در چهرهی عامل خشونت خود را نشان میدهد. هونها چهرهی وحشتناکی داشتند. بینیشان را پهن میکردند. پوست صورتشان را در جوانی میخراشیدند تا بعداً ریش درنیاورند. آتیلا از این قوم برآمد و خاک اروپا را به توبره کشید. فردیناند و ایزابلا در اسپانیای عهدِ کریستف کلمب مخالفان و یهودیها را به آتش تطهیر میکردند. لوکرس که در عهد رنسانس سرامد خوبرویان بود، در ضیافتهایش به مخالفان زهر میخوراند. خشونت گاه مثل چهرهی آتیلا برهنه است و گاه در پس زیبایی لوکرس پوشیده. همهی این اشکال اعمال خشونت مانند برهنگی و پوشیدگی آن دو مرد در روایت حمید هراثی هم مستند است و هم تفسیرپذیر. مستند است به این دلیل که رویدادیست ثبت شده. تفسیرپذیر است، به این دلیل که حامل پیام است. اگر شعری را به آب میشستند یا دهانی را میدوختند، یا مخالفی را به آتش تطهیر میکردند، اگر به کسی زهر میخوراندند یا مانند آتیلا اگر به ضرب شمشیر قارهای را از پا میانداختند، چیزی را به نمایش میگذشتند که عبرتآموز باشد. رولند بارت در «اتاق روشن» اعتقاد دارد که عکس هرگز از مصداقاش متمایز نمیشود. به تعبیر بارت عکس و مصداقاش مانند مرد محکوم و جسد در بعضی شکنجهها عضو به عضو به هم میچسبند، گویی توسط یک آمیزش جاودانه شدهاند.
-
اثر دست قانون بر تن آدمی
-
مصداق عکسِ حمید هراثی از دو مرد، یکی پوشیده، دیگری برهنه تنها بیچهرگی نیست. مصداق این عکس هم بیچهرگی ست و هم جای شلاق است بر تن هر دو مرد. برهنگی یکی، پوشیدگی آن دیگری را برجستهتر میکند. انگار رازی در میان است که اگر به تمامی افشا شود، رازآلودگی خود را از دست میدهد. این راز اثر دست قانون است بر تن او که برهنه است. جای ضربههای شلاق به برهنگی نمایان میشود که در پوشیدگی دیگری رازگونه جلوه کند. در اغلبِ موارد زندگی آدمی با همهی رنجها و دردها و مصیبتهایی که تحمل میکند در تن او آشکار میشود. عکاس احتمالاً بدون آن که آگاه باشد جغرافیای زندگی یک مرد را که بر پشتش به شکل زخمهایی به دست قانون نقر شده است به نمایش میگذارد.
خشونت متأسفانه چه در برهنهترین وچه در پوشیدهترین اشکالش در روابط انسانی مدام بازتولید میشود. برای بازتولید خشونت چه نشانهیی پنهانتر اما گویاتر از شیوع اعتیاد در جامعه به دست مردی که اثر دست قانون را بر پشتش به سوی آیندهیی نامعلوم حمل میکند؟
--
------------------------------------------------------
-
منابع:
-
اتاق روشن، رولن بارت، فرشید آذرنگ، نشر ماهریز، چاپ اول 1380
چنین کنند بزرگان، ویل کاپی، نجف دریابندری، کتاب پرواز، تهران 1378
Valentin Grobner
Ungestalten
Die visuelle Kultur der Gewalt im Mittelalter; Hanser Verlag, München 2003, 205 S
-
-
-