شهرام عدیلیپور
-
-
با تشکر از شاهرخ عزیز به خاطر این مکالمه ی گروهی .
نظر من در مورد قیصر امین پور درست همان ست که در پاسخ شاهرخ به کیان آمده است . شاهرخ حق مطلب را به خوبی و منصفانه ادا کرده است و چیزی بر آن نمی توانم بیفزایم . من خودم سال هاست تکلیف ام را با شاعران درباری و هنرمندان حکومتی و صله بگیر روشن کرده ام . سال گذشته در اعتراض به حکومتی شدن جریان شعر معاصر و جشنواره ای فرمایشی که درست کردند تا شعر را هم مانند سینما به نفع خود مصادره کنند با جمعی از شاعران بیانیه ای را امضا کردم که بازتاب بسیاری داشت و دبیر جشنواره علی رضا قزوه را هم به شدت عصبی کرد . به دنبال اظهارات عجیب او پاسخی کوبنده نوشتم که همان زمان در وبلاگ خودم و چند سایت و وبلاگ دیگر هم منتشر شد و عالی جناب قزوه را حسابی به هم ریخت و به هذیان گویی کشاند . نقش هنرمند به خصوص نویسنده و شاعر که با زبان و واژه سر و کار دارد در یک حکومت توتالیتر و فاشیستی بسیار مهم است . بی شک جرم شاعران و نویسندگان درباری و حکومتی از جرم کسانی مثل لاجوردی و سعید امامی و محسنی اژه ای و خلخالی و .... بیش تر ست . چون اینان واژه تولید می کنند و دست در زبان و فکر و اندیشه ی مردم می برند و با واژه و سخن عالمی را زیر و رو می کنند .
عالمی را یک سخن ویران کند / روبهان مرده را شیران کند .
شاعر کسی ست که هویت و هستی را دگرگون می کند این ست که هولدرلین می گوید : زبان خطرناک ترین دارایی بشر است و دوست او هایدگر می گوید : جوهر شعر استوار ساختن هستی به وسیله ی واژه است . او می افزاید : شعر یعنی درگیری عمیق با جوهر اشیا . شعر شالوده ی تاریخ ست و از این رو تنها یک پدیده ی فرهنگی نیست و هرگز نباید صرفن آن را بیان یک روان – فرهنگی دانست. در حکومت نازی ها هم شاعران و نویسندگان حکومتی مهم ترین نقش را در سرکوب و خفقان داشتند . ارنست کاسیرر در کتاب استوره ی دولت به خوبی این نکته را شرح داده است .
شهرام عدیلی پور
-
-
-
-