دنبالم بیـا
دعوت به
دنیای اسرارآمیز. عکسهای مراد عثمان
نوشتهی
خسرو نخعی
عکسهای
مراد عثمان عکاس روسی که با ایدهای خلاقانه از سراسر دنیا گرفته شده ما را به
دنیای شگفتآوری میخواند که از تماشای آن سیر نمیشویم. مجموعهی این عکسها از
تم یکسانی برخوردارند؛ دختری دست عکاس را گرفته و به جاهای مختلف دنیـا میبرد. گویی
این دختر زیبا و جذاب دست ما را گرفته و با خود به دنیای شگفتآور و اسرارآمیزی میبرد.
دنیایی که با دنیای واقعی زندهگی ما شباهتی ندارد. ترکیببندی رنگ و فضا و ویرایش
نقاشیگون عکسها، دنیای عکس را به دنیایی بیشباهت به آنچه ما میشناسیم
برگردانده.
در
هیچ عکسی، تصویری از صورت دختر پیدا نیست اما ما او را زیباترین دختر دنیا فرض میکنیم
چراکه عناصر زیبایی از آنچه که از دختر پیداست، کم نیستند: ما دختر را از پشت میبینیم،
لباسهای رنگارنگ و شانه و بازوهای برهنه و پشت استخوانی او جذابیتش را تایید میکنند.
ما میخواهیم به هرکجا که او دلش بخواهد برویم. نمیخواهیم دستمان را رها کند و
ما را تنها بگذارد. ما حتا با او حرف نزدهایم، اسمش را نمیدانیم ولی او دست ما را گرفته و با خود به دنیایی میبرد که
از آن چیزی نمیدانیم و این ندانستن و ناشناختهگی بر ماجرای آن میافزاید.
در
مرور عکسها متوجه میشویم که مراد عثمان به این عنصر زیبایی توجه نشان داده. با
لباسهای پشتباز و یا استایلهایی برای نمایش برجستهگی باسن یا گودی کمر. او حتا
دوستدخترش را مجبور کرده در برف و سرمای روسیه با لباس زیر کنار ریل قطار حاظر
شود.
آنطور
که ویل دورانت میگوید دامن کوتاه تخیل مردان را ضعیف میکند. اثر هنری موفق بهخلاف
آن، تخیل مخاطب را به کار میاندازد. فرمی که مراد عثمان از دوستدخترش در عکسها
به نمایش درآورده با پنهان کردن صورت و
نمایش بدن از پشت و این فکر که ما در یکقدمی او هستیم، تخیل بیننده را به بازی
گرفته. عنصر فریبندهای که مخاطب را از چشم برداشتن ناتوان میکند. این فریبندهگی
آنقدر زیاد است که ما مشتاق عکسهای بیشتر و بیشتر هستیم چرا که هزار وعدهی لذت
در زیبایی این تصاویر ما را صدا میکند.
قاب
بیشتر عکسها مربع انتخاب شدهاند و اندازهی استاندارد عکس در نظر گرفته نشده
است. در عکسهایی که از مراد عثمان در پشت صحنه دیدم، برخلاف انتظارم دوربین عکاسی
دست او از نوع دوربینهای خانهگی بود که به دوربینهای کامپکت مشهورند. لنزشان
عوض نمیشود و امکانات خارقالعادهای ندارند. این جاست که ایدهی برتر، فرآیند
خلق اثر را بینیاز از امکانات گرانقیمت میکند و این توصیهی گوشآشنا را که
برای گرفتن عکس هنرمندانه نباز به دوربین عکاسی حرفهایست، نقض میکند.
مراد
عثمان متولد سال 1985 در کوهستانهای داغستان روسیه است. او در سال 1990 به مسکو
نقل مکان کرد و در آنجا بود که فهمید به عکاسی علاقهمند است. در سال 2001 به
انگلستان مهاجرت کرد و از کالج امپریال لاندن در رشتهی مهندسی شهرسازی فارغالتحصیل
شد. به گفتهی خودش او همیشه به هنر اشتیاق داشته: "برای من، عکاسی ثبت
چیزهاییست که دیگران از نظر انداختهاند. عکاسی راهی برای ارتباط و روآوردن
تصاویر ذهنیم به سطح است. میخواهم دیگران به کارم نگاه کنند و در آن سوی چیزهای
معمولی به جستوجوی دنیای خیالیایی بپردازند که ساختهام."