زنی شبیه ذوزنقه ام
تکثیر و هی تکثیر می شوم
گوشه ایم در پنهان کاری های تو پناه می گیرد
گوشه ی دیگر از لاس شبانه باز می گردد
گوشه ای هم گوشه گیری می کند
هی می خواهد بگوید بیهوده ام بیهوده ای
گوشه ی دیگرم قاه قاه می خندد
و می گوید: بی خیالِ همه
گوشه ی دیگر کمی آنطرف تر
راست ایستاده است و هی می گوید:
دیر است زود باش
و من هول هول می بلعم
همه چیز را می بلعم
گوشه هایم که سخت شبیهِ من هستند
همیشه هم گوشه های ذوزنقه نیستند
گاهی به مربع می مانم
و در آن چهارتاق خفه می شوم
گوشه هایم که به جانِ هم می افتند
قی می کنم
و برای ناتوانی ام دلم می لرزد!
از مجموعه شعر « میچکا غیرقانونی می خواند»