جمعه
Atila Eskandani


چند شعر از آتیلا اسکندانی


1.
بریده بریده 
تمام می شود.
دراز به دراز.
گیاه در خاک رسوب می کند.
شبنمی مرده
در تن می روید.
اینگونه 
تمام می شود جنگ.
کهنه و نامسکون . 

2.
جنگ تمام شده است
وتو برای زنده ماندن
هر روز مجبوری
عکسی را 
فراموش بکنی.

3.
پشت یک توقف
لیلا اتفاق افتاد
زنی که نگاهش 
فقط یک ثانیه طول کشید
حالا اقاقیا بود یا نارون 
که آن خیابان کهنه را شاعرانه می کرد
پشت یک توقف لیلا به خانه ام امد 
و روی صندلی های لهستانی 
از لباسهایش بیرون ریخت
پشت یک توقف
لیلا چاقو را برداشت 
ابروهایش را سلاخی کرد 
وروی شعرهای عقیمم خوابید

4. 
پیش از آنکه بمیرم
صبحی نمناک 
از زیر چانه ام
لیز می خورد
و در دهان خیابانهای بی حواس
می گریزد.

5.
آخرین کسی که تو را زنده دید 
پرنده ایست
که درد زنانه گرفت
و جای خالی مدهوشی
در تن دریا 
تخم گذاشت 

6.
صدای تو ست
گریه نابهنگام اسبی که بعد سالها 
جنازه بازنده مادیانی را
به یاد می آورد 

7.
نیم رخ همیشه سرد گورستان
صورتکی که زنهای سوگوار
زیر پیراهنهایشان پنهان می کنند.
عکسی که قانقاریا گرفته
هیروگلیف دوزخی که باستانشناسان کشف نکردند
مرگ
چه تناسخ های غریبی دارد.

8.
در کوچه های شاش 
ژستی خجول گرفته باشی
وناگهان
پرنده ای خاک گرفته 
در جیب های بارانیت 
تخم بگذارد.
تعبیر من از مرگ چنین است

9.
لندن
زیرکانه چاق می شود
رودخانه را می خورد
کبوتر های گورستان را می خورد
تپه های زنبق روستا را می خورد
می گویند 
لندن شریک غم من است 
بغلم می کنند
من شبیه وطنم می شوم.

10
سرطان 
شب می آید 
پدر 
صبح
هردو ساعتها منتظر می مانند
تا جیک جیک تختم بلند شود .
عینک پدر را پاک می کنم
بلند روزنامه می خواند.
مثل همیشه 
همیشه در یک کلمه 
به گریه می افتد 
وپشت همان کلمه
قایم می شود.
اینبار اروپا ست .
اروپا می لرزد
اروپا خیس می شود.

0 Comments:

ارسال یک نظر

خواننده‌ی گرامی،
نظر شما پس از بررسی منتشر می شود.
نظرهایی که بدون اسم و ایمیل نویسنده باشند، منتشر نخواهند شد.

Webhosting kostenlos testen!
Webhosting preiswert - inkl. Joomla!