گاتری و ترانه ی معترض آمریکا
نوشته شاهرخ رئیسی
وودی گاتری ۵۵ سال بیشتر نداشت که درگذشت. با اینحال در طول سی سال از فعالیت هنری خود، قریب به هزار ترانه خلق کرد. ترانه هایی که متعلق به گنجینه ی فرهنگ و هنر آمریکا محسوب می شوند. یکی از مهمترین آن ترانه ها، ترانه ی «این سرزمین، سرزمین توست» است
گاتری ۲۸ ساله این ترانه را در اتاق هتل محقری در نیویورک نوشته و پنج
سال پس از آن در ۱۹۴۵ برای نخستین بار منتشر کرد. ازین ترانه تا امروز حدود ۳۹ ورژن
توسط ده ها خواننده اجرا شده است. وودی گاتری در دو عرصه از موسیقی تاثیری سرنوشت ساز
بر ترانه سرایان پس از خود برجاگذاشت: سینگرسونگ رایتینگ و موزیک فولک.
برخورد نقادانه با مناسبات مسلط قدرت، آرمان گرایی انسانی، تسلط بر
موزیک فولک و آشنایی با شعر و ادبیات از او هنرمندی با توانایی هایی ویژه ساخته بودند.
در ترانه هاش رد اشعار والت ویتمن را می توان یافت. گاتری از دوستان پت زگر بود. زگر
که خود ترانه سرایی به نام بود، پس از مرگ گاتری نقش به سزا در معرفی ی آثار او ایفا
کرد. پت زگر و وودی گاتری همچون اغلب ترانه سرایان معترض قرن بیستم، چپ اندیش(مارکسیست)
بودند.
وودی گاتری و پت زگر ۱۹۴۰
ترانه ی «این سرزمین...» به عنوان اثری هنری راه را بر تاویل های متفاوت باز می کند. راز جاودانگی
ی ترانه ی «این سرزمین، سرزمین تو است» نیز، پیش از هرچیز در همین ویژگی است. ترانه
ای که بی شک یکی از صد ترانه ی برتر و ماندگار قرن بیستم محسوب می شود.
در دههی هفتاد تنش فرسایندهای
میان کمپانیی پخش ترانه بر سر حق تالیف این کار با خانواده ی گاتری درگرفت. دعوای
جنجالی بر سر کپی رایت ترانه با یافتن دست خطی از وودی گاتری پایان گرفت. وودی گاتری
نوشته بود:
«این ترانه در آمریکا به شمارهی ۱۵۴۰۸۵، تحت قانون حق مولف برای
۲۸ سال به ثبت رسیده است. چنانچه کسی بدون
اجازهی من آنرا بخواند با اشد خوشحالی ام مواجه خواهد شد، چرا که قانون کپی رایت
برایم پشیزی ارزش ندارد. منتشرش کنید، بنویسید و بخوانیدش. حتی به زور هم که شده. من
فقط آنرا نوشتم، باقیاش با شما»
..........................................
ترانه ی معترض
ترانه معترض (Protest song) به
ترانه ای گفته میشود که در ساحت معنایی به نقد موضوعی سیاسی یا اجتماعی پرداخته و
مناسبات قدرت حاکم در اجتماع را به چالش میکشد. ترانهسرای معترض با اتوریتهها
سر جنگ دارد.
ترانهی معترض ژانر یا فرم موسیقیایی
مشخصی در موزیک نیست بلکه همان ترانه یا شعر خوانده شده همراه موزیک است که میتواند
در سبک پاپ، راک، هیپ هاپ، پانک -راک، رپ و یا حتی موسیقیی کلاسیک، محلی یا سنتی
اجرا شود.
خواننده مولف یا «سینگر - سانگ رایتر»
Singer-Songwriter
در فرهنگ انگلیسی
زبان کشورهای انگلوساکسن اصطلاحی در موزیک هست به نام «سینگر- سانگ رایتر».
«سینگر- سانگ رایتر» به خواننده ای می گویند که خود متن ترانه اش را می نویسد،
آهنگ آنرا ساخته وتنظیم می کند و در
نهایت خود نیز ترانه را می خواند. سینگر-سانگ رایترها اغلب هنگام خواندن ترانه
هاشان، با نواختن سازی چون گیتار، پیانو و یا سازدهنی و غیره اجرای اثر را همراهی
می کنند. «سینگر-سانگ رایتر» ها هنرمندانی هستند که در چندین زمینه(ترانه سرایی،
آواز، آهنگ سازی و نوازندگی) صاحب ذوق و استعداد هنری اند. آثارشان مهر سبک شخصی
مولف را بر پیشانی دارند. در آمریکا و انگلستان کسانی چون وودی گاتری، پت زگر، باب
دیلن، جان بائز، تام ویتس، نیک کیو و ... از زمره چنین هنرمندانی هستند.
تاثیر باب دیلان، جان بائز و دیگر خوانندگان مولف دههی ۶۰ آمریکا تنها
محدود به کشورهای انگلوساکسون نبود. تاثیرشان را میتوان در کار ترانه سرایان
اروپا و حتی آسیا نیز دید. همزمان با همین جریان مهم در موسیقی انگلیسی زبان،
جریانی نیز بنام «ترانه نو» یا «نوا کانسیون» در آمریکای لاتین توسط کسانی چون
ویولتا پارا ایجاد شد که با ریشه در موسیقیی محلیی شیلی، از جنبشهای اجتماعی و
سیاسی دورانش تاثیر فراوان گرفته بود. ترانهی نوی آمریکای لاتین که از شیلی آغاز
شده بود به سرعت سراسر قارهی آمریکای جنوبی را دربرگرفت. ویکتور خارا از جملهی
خوانندگان مولف همین عرصه بود که جانش را بر سر این کار گذاشت.
در آلمان به چنین خوانندگان مولفی «لیدر ماخر» می گویند. خوانندگانی چون
ارنست بوش، فرانتس یوزف دگن هارد، هانس وادر، کنستانتین وکر، راینهارد مای.
در فرانسه چنین خوانندگانی را «شانسونیر» می نامند. از شانسونیرهای بزرگ
فرانسه می توان سرژ گانزبورگ، بوریس ویان، ژاک برل، سرژ رجیانی، ژرژ موستاکی، ژرژ
براسونس، ادیت پیاف، شارل آزناوور و باربارا را نام برد.
از دهه شصت میلادی به بعد سینگر-سانگ رایتینگ بدل به ژانر موسیقیایی مشخصی
شد. دهه شصت میلادی، دوران اوج جنبش های مدنی و جنبش دانشجویی و جنبش ضد جنگ
ویتنام در جهان غرب بود. اینهمه بر کار هنرمندان آن روزگار تاثیر فراوان گذاشت و
سینگر-سانگ رایترها نیز از این تاثیر بی نصیب نماندند.
معادل «سینگر-سانگ رایتر»
را شاید بتوان به فارسی خواننده مولف ترجمه کرد. از آنجا که صفت مولف در زبان فارسی
واژه ای جا افتاده و متداول است(مانند فیلمساز مولف) به گمانم معادل مناسبی است. زیرا
کلمه مولف معنای ضمنی نویسنده را نیز همراه خود دارد و بخشی از کار «سینگر-سانگ رایتر»
نوشتن متن ترانه است.