پنجشنبه
Reza Jafari 3
 
کارگردانی که هیچ‌گاه سانسور و دیکتاتوری را نپذیرفت
گفت‌وگو با رضا جعفری
نویسنده و کارگردان تئاتر مقیم آلمان
محسن عظیمی

نمایش جدید شما درباره چیشت و چه شد به سراغ چنین موضوعی رفتید؟

من در شرق  آخن زندگی می‌کنم. منطقه‌ای خارجی‌نشین! وقتی که در محله‌های این منطقه‌ی وسیع قدم می‌زنی، انگاری که در جنوبی‌ترین محله تهران، مثلاً دروازه غار در حال گشتی!
همه زمینه‌های خشونت در این‌جا مهیا بود. پلیس تمامی آن‌ها را زیر نظر داشت و می‌دانست که چه باندهائی در این‌جا
فعالند. به‌همین دلیل، شهر تصمیم گرفت به‌جای این‌که خشونت را با خشونت پاسخ دهد کار فرهنگی غیرمستقیمی را
در این‌جا سامان دهد. به‌همین دلیل توسط مددکاران اجتماعی مجموعه‌ای را تحت‌عنوان خانه‌ی جوانان به‌وجود آورد
و من نیز از ابتدای پیدایش این مجموعه، کار تئاتری را با آنها اغاز کردم.
این توضیحات را به این دلیل دادم که بتوانم به سوال شما پاسخ دهم. من می‌بایستی موضوعاتی را انتخاب می‌کردم که هم برای آنها قابل لمس بود و هم می‌توانستم به این طریق آنها را به تئاتر جذب کنم. «در انتظار گودو» نمی‌توانست و نمی‌تواند برای انها جذاب باشد و به‌همین خاطر موضوعاتی را تا کنون انتخاب کرده‌ام که زندگی آن‌هاست.
راسیست و آپارتاید موضوعی‌ست که همه را رنج می‌دهد. بنابراین وقتی که فیلم «آمریکن هیستوری ایکس» را دیدم آن‌را برای «لیلی نوی» و «فریبا اعتماد» فرستادم و آن‌ها نیز پذیرفتند که کار را شروع کنیم.
من در این کار بیشتر نقش مدیریتی آن‌را به‌عهده داشتم و بعد از این‌که کار از انگلیسی به فارسی توسط فریبا انجام شد
کار اصلی به‌عهده لیلی بود.

اجراهایی که تاکنون داشتید کجاها بوده و اجراهای آتی‌تون کجا خواهد بود؟

تمامی اجراهای من تاکنون در آخن بوده است و با توجه به این‌که اکثر اجراها پیش‌فروش شده، امکان اجراهای مجدد در این شهر و مخصوصاً در تئاتر دولتی آخن وجود دارد. اداره زندان‌های آخن در نظر داشت که این کار  برای زندانی‌ها به صحنه رود ولی متاسفانه به‌خاطر مشکلات مالی اداره زندان‌ها صورت نگرفت.

آیا دوست دارید کارتان در ایران هم اجرا شود؟

طبیعی‌ست که من و لیلی می‌خواهیم که کارهای‌مان در ایران به صحنه برود و به‌جای این‌که چند انسان بخت‌برگشته را
به‌دور شهر بچرخانند و از ان‌ها بخواهند که صدای گاو در بیاورند با آنها تئاتر کار کنیم تا شاید بتوانیم زندگی بهتری را برای آن‌ها رقم بزنیم ولی آیا آنها نیز می‌خواهند؟
من در طول چهل سال کار هنری خودم، هیچ‌گاه به سانسور گردن ننهاده‌ام. هیچ‌گاه... آیا آنها می‌پذیرند کارهای ما را بدون سانسور؟
خواستن من و لیلی دردی را دوا نمی‌کند. باید واقع‌بینانه فکر کرد. آنها مروج خشونتند. چگونه امکان دارد کارهای مرا که ضدخشونت است اجازه دهند که به صحنه بیاید.
زن از دیدگاه من نقش دوم را ایفا نمی‌کند و زنان در کارهای من پررنگند. ما آنها را در صحنه می‌بینیم و چه زیبا هم می‌بینیم.

از اولین نمایشی که کار کردید تاکنون چقدر فاصله بوده و به نظر خودتان سیر کاری‌تان چگونه بوده است؟

از اولین کارم در سال 1354 که کارگردانی کردم نزدیک به 37 سال می‌گذرد. اگر قرار بود که همان باشم که بودم طبعا دور هنر را خط می‌کشیدم. اگر زمانی متوجه شوم که خلاقیتم در عرصه صحنه به انتها رسیده است یک لحظه هم
صبر نمی‌کنم. اما این‌که این تغییر مثبت یا منفی بوده است باید از آنهائی پرسید که کارهایم را دیده‌اند.

در انتها باید روی این موضوع تاکید کنم که در محله‌هایی که یک آلمانی به اکراه در آن قدم برمی‌داشت اینک طی ده سال که از آن روز می‌گذرد چنان با اشتیاق برای دیدن کارهایم می‌آیند که باور نکردنی‌ست. چنان با خارجی‌ها دمخور شده‌اند که گاهی اوقات اشک شوق بر چشمانم می‌نشیند. نمی‌توانم بگویم که کارهای تئاتری من این‌گونه تغییری را به‌وجود آورده است بلکه مجموعه‌ای از کارهای فرهنگی شهر، این نزدیکی را به‌وجود آورده است. من معتقدم تا زمانی که سیاست با هنر آشتی نکند جامعه انسانی به آزادی نمی‌رسد.

در خصوص زن گفتی و اینکه از دیدگاهت نقش دوم را ایفا نمی‌کند؛ ممکن است در این خصوص و نقش زنان در تئاتر بیشتر توضیح دهی؟

تا آن‌جا که به‌خاطر دارم هیچ‌گاه در زندگی‌ام مرد و زن با هم تفاوتی نداشته‌اند. چرا این‌گونه فکر می‌کردم و می‌کنم؛ نمی‌دانم. گو این‌که در خانواده‌ای مرد سالار به دنیا آمدم اما این تفکر از کودکی در من جان گرفت که همه انسان‌ها باهم برابرند. شاید به این دلیل بود که از نوجوانی با کتاب آشنا شدم. شاید به این دلیل بود که مادرم که او را بسیار دوست می‌داشتم همیشه سنگ زیرین آسیاب بود.

آیا تاکنون تلاشی داشته ای با هنرمندانی که در داخل ایران فعالیت دارند ارتباط برقرار کنی جهت تبادل اندیشه و... و برخورد آنها چگونه بوده؟

بسیار سعی کردم که با هنرمندان آن طرف مرز، رابطه برقرار کنم ولی انها نخواستند. شاید به این دلیل بود که ترس بر آنها غلبه کرده است که با کارگردانی هم پیاله شوند که هیچ‌گاه سانسور و دیکتاتوری را نپذیرفت. بهتر است از خود آنها بپرسی. من چیزی برای پنهان کردن ندارم.

پرداختن به مسائل اجتماعی خشنونت و زنان گویا در کارهای تو محوریت دارد به نظرت انعکاس این قبیل مسایل در تئاتر چه تاثیری روی افراد جامعه خواهد داشت؟

من فکر می‌کنم که خشونت، مادرِ همه‌ی زشتی‌هاست. خشونت در همه نوعش! پس من موضوعاتی را در تئاتر انتخاب کرده‌ام که به نوعی با خشونت و تبعیض در ارتباط بوده‌اند. من از گردش در یک باغ لذت می‌برم ولی همواره چشمانم موانعی را جستجو می‌کند که سبزینگی باغ را نابود می‌کند. اگر هنرمندان زشتی‌های جامعه پیرامونی خود را تصویر نکنند، یک جای هنر و هنرمند لنگ می‌زند. حتی اگر این نظریۀ من نادرست باشد این مطرح است که چه کسانی باید رنج ها و دردهای بشر حاضر را به تصویر بکشند؟ سیاستمداران!؟


مخاطب تاترهای تو چه کسانی هستند آیا خود افرادی که موضوع کارهای تو هستند مخاطب تاترت هستند و تاثیری روی آنها داشته؟

من فقط با آدم‌ها از طریق نمایش‌نامه‌هایم درد و دل کرده‌ام. همین و بس. نه خواسته‌ام که برای‌شان معلمی کنم و نه خواسته‌ام که پیغامی دهم. مخاطب کارهای من اینک از همه‌ی اقشارند. آدم‌هایی که مورد تجاوز جنسی و جسمی قرار گرفته‌اند. مفلوکانی که مغزشوئی شده‌اند. زندانیان سیاسی. مورد تبعیض قرارگرفته‌گان و لخت و پاپتی‌ها. کارهای من به مذاق بی‌دغدغه‌ها و چخ بختیارها خوش نمی‌آید. به جهنم!
این‌که چه تاثیری کارهایم طی چهل سال کار مدام داشته است؛ شاید خودخواهی باشد این گفته‌هایم! نمی‌دانم! ولی من طردشده‌گانی را به عرصه بازیگری کشاندم که اینک بر روی پاهای خود ایستاده‌اند. سست‌قدمانی که از همه طرف سرکوب شده بودند و اینک ثابت قدم و استوار بر روی صحنه می‌ایستند تا صدای کف زدن‌های تماشاگران را به رخ کسانی بکشند که زمانی آنها را زندانی تعصبات خود کرده بودند. یکی از بازیگران دخترم که مراکشی‌ست در همه تمرین‌های تئاتر به‌خاطر فشار خانواده متعصبش اشک بر چشم داشت. خانواده‌اش را برای دیدن کار دعوت کردم و انگاری همه آن سختی‌ها با دیدن دختر خود بر روی صحنه همچون یخی آب شد. تئاتر کائوس آخن با این هدف به‌وجود آمد و اینک بعد از ده سال کار مدام برای خود یلی شده است و با تئاترهای حرفه‌ای این شهر با بودجه‌های عظیمش طاق می‌زند.


0 Comments:

ارسال یک نظر

خواننده‌ی گرامی،
نظر شما پس از بررسی منتشر می شود.
نظرهایی که بدون اسم و ایمیل نویسنده باشند، منتشر نخواهند شد.

Webhosting kostenlos testen!
Webhosting preiswert - inkl. Joomla!