جمعه
یک بعد از ظهر معمولی
حمید ملک‌زاده
-: زناي چاق فقط به‌درد شباي ركود مي‌خورن. شايد اگه يه جايي توو بحران اقتصادي دهه‌ی سي بوديم شبا پر مي‌شد از فاحشه‌هاي چاقي كه با يكي دو دلار مي‌شد چند ساعتي كرايه‌شون كرد.

برچسب‌ها: ,

سه‌شنبه
 شعری از رویا فتح اله‌ زاده
هزار سال
هزارسال  
 ریاضت روی قله ای
وخنده به جنگ قبیله ها در آن پایین
                                            زمان 

برچسب‌ها: ,

مانداب تئاترهای به‌ظاهر زیبا اما تهی
پیرامون چند اجرای تئاتر در شهر بوخوم
ساغر سیدلو
دیدن اجراهایی که در طی یک هفته در یک شهر آلمان اجرا می‌شوند، شاید ملاک چندان درستی برای نوشتن این نوشتار نباشد. طبیعتن برای قضاوتی دقیق‌تر و اصولی‌تر، به مدت زمان طویل‌تری برای شناخت و مکاشفه نیاز است.

برچسب‌ها: , ,

دوشنبه
!دستت را بده... چشم‌هات را ببند
احمد رضا توسلی
صد و چهار. به پاهایم نگاه می‌کنم، به چراغ جلوی ماشین‌ها. صد و دو. به نفس‌هایم فکر می‌کنم، به امشب. صد. رکورد خوبی است؛ بدون استراحت، یک‌ضرب راهِ برگشت را تا این‌جا دویده‌ام. نود و هشت.

برچسب‌ها: ,

جمعه


نشر الکترونیک سایت اثر منتشر کرد
نمایشنامه‌ای از محسن عظیمی
شماره انتشار ۳۱
سپتامبر ۲۰۱۲

برچسب‌ها: ,

شعری از عباس صفاری
ترجمه آلمانی از حسین منصوری
لازم نيست دنياديده باشد
همين که تو را خوب ببيند
دنيايي را ديده است.

برچسب‌ها: ,

بی‌چاره رضا، مشتری خوبی بود
داستانی از مهدی ملک‌زاده
من‌که اصلن از این چیزا خوشم نمیومده. دیدین یه وقتایی طرف یه جمله‌ای از یه غول ادبیاتی چیزی می‌خونه، بعدم میره توو فکر و ژس و این حرفا...

برچسب‌ها: ,

یکشنبه
Bi-mong – Dream –비몽 - 2008-رویا
آنیما و آنیموس - زیستن میان رویا و واقعیت
یاداشتی بر فیلم رویا اثر کیم کی دوک
نوشته ی: وحید شفقی
     رویا داستان مردی ست (جین) که در خواب هایش به دنبال معشوق از کف رفته اش می باشد، در یکی از رویاهایش او سبب بروز یک سانحه ی رانندگی می شود، پس از بیداری به مکانی که رویایش در آن جا اتفاق افتاده بود می رود و در آنجا همان حادثه در واقعیت برای او تکرار می شود،

برچسب‌ها: ,

شنبه
داستان کوتاه: بدون جوراب
نویسنده: چارلز بوکوفسکی
مترجم: طاهر جام بر سنگ
درحالی‌که داشت مرا می¬مکید، بارنی توی کونش گذاشته بود؛ بارنی کارش را اول تمام کرد، انگشتش را توی کون او کرد، چرخاند، پرسید؛ «خوشت میاد؟»

برچسب‌ها: ,

سه‌شنبه
 چند شعر از مهرداد عارفانی
فریب
خشاب هایمان خالی ست
دلهامان پر
پدرم را گول زدند و مادرم ابله بود

برچسب‌ها: ,

اشعاری از محمود درویش، بی دائو و شیموس هینی
 ترجمه: مصطفی قنواتی
سبک وزن چون پرندگان راه می سپارم بر پوستهء زمین
مبادا مردگان را بیدار کنم. و دریچهء عواطف ام

برچسب‌ها: , ,

یکشنبه
 فرانتس مولنار نویسنده‌ی مجاری
برگرداننده: حسن واهب زاده
همکاری داشتم جوان و روزنامه نگار. این جوان پسرک سبک سر و با استعدادی بود، انباشته از فانتزی و ابتکار

برچسب‌ها: ,

Webhosting kostenlos testen!
Webhosting preiswert - inkl. Joomla!