پنجشنبه
Klaus Bruhn Jensen 2
-
جامعه­ی معنادار،
زمینه سازی مجددِ علم اجتماعی
[1] (بخش دوم)
نوشته­ي: كلاوس برن ينسن
ترجمه­ي: حميدرضا شش­جواني[2]
برای خواندن بخش نخست به اینجا مراجعه کنید

نظریه های میان بُرد 1
-
نظریه ی اجتماعی کلاسیک ، از دورکم تا کارکرد گرایی ساختاری ، این پرسش را مطرح می کرد که نظم اجتماعی چگونه ممکن می شود ، اما نظریه ی اجتماعی معاصر به بازگویی پرسشی پرداخته که به لحاظ منطقی ، مقدم بر پرسش قبلی است «اصلاً ساختار اجتماعی چگونه ممکن می شود؟» پارسونز با فرض وجود «قانون ِاینرسی» در فرایند های اجتماعی که مشابه هوموستاز در فیزیولوژی است ، مدعی شد «نکته ی اساسی این است که برای دستیابی به نوعی نظریه ی تغییر الگو بر اساس این فرض های روش شناختی ، باید نوعی الگوی ابتدایی و الگوی پایانی به عنوان نقاط مرجع وجود داشته باشد»» Parsons, 1951: 43)). مهم این است که پارسونز این مسأله را در چارچوب روش شناسی و به عنوان موضوع کنکاش درباره ی «یک الگوی ابتدایی و پایانی» صورت بندی می کند و در نتیجه ، با بررسی تأثیرات ِبیرونی ِممکن بر الگوی ابتدایی درصدد توضیح و پیش بینی تحولات بر می آید . از قرار معلوم ، برای وجود یک نظریه ی تغییر الگو ، باید نوعی نظریه ی همگانی الگودهی یا ساختاردهی ِاجتماعی هم وجود داشته باشد .
مرتون (1968) نظریه های میان بُرد
[3] را راهِ میانه ی تحقیقات تجربی می دانست که در بینابین نظریه های به اصطلاح بزرگ جامعه و فرضیه های عملی درباره ی بافت های محدود جای دارد . پس منظور از «میان بُرد» روال های تحلیلی در سطح بینابینی انتزاع است، اما نظریه ی میان بُرد بر روابط متقابل میان ساختارهای کلان ِفراگیر و فرایند های خُردِ پراکنده تأکید می کند . مفهوم «کارکرد ها» مفهومی محوری است که می خواهد پیوندهای خُرد – کلان را در چارچوب کاربردی و روش شناختی تصور کند . مرتون با پی بردن به ابهام این مفهوم موکداً میان «تمایلات ذهنی (انگیزش ها ، هدف ها)» و «پیامد های عینی (کارکردها ، اختلال کارکردها)»( (Merton,1968:104-5 فرق می گذاشت . به علاوه ، به نظراو خَلط رایج این دو مقوله
ما را وا می دارد تمایزی مفــهومی برقرار کنیم میان مواردی که هدف ذهنی ِپیش رو با پیامدهای عینی تلاقی می کند و مواردی که این دو از یکدیگر فاصله می گیرند . کارکردهای آشکار دسته ای از پیامدهای عینی اند و باعث تنظیم یا انتخاب نظامی می شوند که مورد قصد و بازشناسی شرکت کنندگان در آن نظام قرار می گیرد ؛ درمقابل ، کارکرد های پنهان آن هایی هستند که نه مورد قصدند و نه بازشناسی می شوند . پرسش اساسی: اثرات تبدیل ِِیک کارکرد پنهانی سابق به کارکرد آشکار چیست (که مسأله ی نقش ِدانش در رفتار انسان و مسائل «دستکاری
[4]» رفتار انسان را هم به میان می آورد)؟ (Merton, 1968 : 105)
این پرسش واقعاً اساسی است و تمایز میان کارکردهای پنهان و آشکار هم تمایزی بجاست ، اما در کمال تعجب ، مرتون در نمی یابد که علاوه بر احتمالات فوق یعنی این که کارکردها هم مورد قصد قرار گیرند و هم مورد شناسایی یا نه مورد قصد قرار گیرند و نه مورد شناسایی ، ممکن است صرفاً مورد قصد گروه خاصی از شرکت کنندگان باشند ، یا صرفاً گروهی خاص آن ها را شناسایی کنند . مثلاً یکی از کارکردهای نظام قضایی در جوامع غربی که محققاً مورد قصد نبوده اما به شکل گسترده ای شناسایی شده است ، تمایل ترجیحی این نظام به سوی کسانی است که استطاعت بهترین مشاوره های حقوقی را دارند . ولی فرض ضمنی ِمرتون این است که بر حسب یک دیدگاه مرکزی از آن چه دورکم «نیازهای کلی ِاُرگانیسم اجتماعی» (Durkheim 1901/1982:123) نامیده بود ، می توان کارکردها را تعریف کرد . پس مرتون دسته ای از مقوله های کارکردی را که هرگز اجماع نهادینه ی مؤثری را شکل نمی دهند ، یعنی اشکال بالقوه ای از تعامل و تضاد اجتماعی را که در زمینه هایی پراکنده به بحث گذاشته می شوند ، کنار می گذارد .
خلاصه ، کارکردگرایی ِساختاری با این فرض که اولاً عاملان ِاجتماعی به پروژه ای موسوم به «جامعه» علاقه ی مشترکی دارند و ثانیاً هم علت های فاعلی و هم موانع ِپیش روی این غایت را از منظری خدای گونه (اُلمپی) می توان تعیین کرد ، در نظر داشته است که علت های فاعلی و غایی ارسطو را در مفهوم کارکردها فروریزد . بر خلاف استدلال ِمرتون ، دانش انسانی در توضیح دگرگونی ِکارکردهای نهفته به کارکردهای آشکار ، آن قدر ها هم «معضل» خاصی به شمار نمی رود ، و بیشتر شرط کلی اَعمال اجتماعی است که به علت های فاعلی و غایی ِجامعه شکل می دهند . مرتون در کارکردگرایی نوعی «ته رنگ ِایدئولوژیک» (Merton, 1968:108) تشخیص می دهد که خواهان حفظ وضع ِموجود است ، اما کارکردگرایی ِساختاری معضل نظری ِاساسی تری دارد که انواع ناسازگار «کارکردها» و ماهیت فرایندی «ساختار» حاصل را نادیده می گیرد .
نظریه های کارکردگرای ِمیان بُرد ، در فهم فراگیر جوامع به حیات خود ادامه می دهند ، فهمی که جوامع را نظام های شبه طبیعی ِکارکردی می داند که به روش های صوری تحلیل در حوزه های علوم طبیعی تن می دهند . مثلاً مرام نامه
[5] ی یکی از دستنامه های استاندارد روش شناسی ، ویراست ِ پنجم دستنامه ی طرح ِتحقیق و سنجش ِاجتماعی ، مؤید همین نکته است :« داده های اجـتماعی داده هایی طبیعی اند . مطالعه ی آن ها می تواند و باید که دنباله رو روش علمی باشــد»{1}. بتازگی ، نو کارکردگرایی کوشیده است تا با نوسازی کارکردگرایی ِساختاری ، نظریه ی نظام مندی از جامعه عرضه کند Joas, 1993: 188-213 ; Turner, 1991a).). جفری الکساندر با فاصله گرفتن از مفهوم بازاندیشی در آثار ، مثلاً ، گارفینکل ، گولدنر و گیدنز ، بر این باور است که روی هم رفته ، «بازاندیشی» به قدری مبهم است (و در مورد آن چه گیدنز [1984] تناقض «وجودی» در مقابل تناقض «ساختاری» نامیده ، به قدری آشفته است) که نمی تواند به موضوع احتمال پذیری عاملیت ِانسان در زمینه های اجتماعی خاص بپردازد : «"بازاندیشی" اصطلاحی زیاده از حد سارتری است [...]»Alexander, 1987:299)) . با این همه ، مفهوم بازاندیشی در تصوری متفاوت و سه گرا از این موضع بینابینی نقشی محوری داشته است .
-
نظریه های میان بُرد 2
جامعه ی روزمرّه
-
مفهوم نمونه های آرمانی ِوبر که قبلاً تشریح شد و مفهوم بازاندیشی گیدنز نشان می دهند انسان ها که وجهِ سازنده ی تعامل خویش اند ، مُدام معنا را به جامعه منسوب می کنند . نظریه ی اجتماعی جدید بخشی از گرایشی همگانی به مقوله ی زندگی روزمرّه است که در زیر ترسیم شده و از یک طرف ، گواه تأکید نظری جدیدی است که چگونه عاملان اجتماعی بازاندیش به اتفاق هم ، زمینه های بزرگترشان را تولید می کنند و از طرف دیگر ، گواه نوعی تمرکز تجربی خاص بر فرایندهای محلی است که نظام اجتماعی فراگیر را بازتولید می کنند . تولید معنا در اعمال روزمره گویای نوعی موضع بینابینی ِتجربی و نظری در تحلیل است{2} .
اعمال روزمره را می توان با ارجاع به زمان ، مکان و عاملیت مفهوم سازی کرد . اولاً زندگی روزمره در فضای اجتماعی خاصی جای دارد که عرصه ی روی دادن ِاتفاقات و برخوردها در حضور افراد درگیر است Giddens' [1984] . از همه مهم تر ، امر روزمره به سپهر خصوصی مصرف یا فراغت محدود نمی شود ، بلکه کار ، روندهای سیاسی و فرهنگی و دیگر فعالیت های عمومی را هم شامل می شود . امر روزمره ، هم نوعی فضای فیزیکی است که در آن افراد مستقیماً در اتفاقات مداخله می کنند و هم مجموعه «فضا ها»یی که محل تکرار برخوردهای اجتماعی اند و در ایجاد حس خاصی از هویت و این همانی نقش دارند . من، به تعبیری، همانی هستم که در جایی ، در خانه ، در محل کار و در اجتماع هستم . پس برای افرادی که در آن واحد ، سوژه ها و عاملان جامعه اند ، امر روزمره هم تجربه ی زیسته
[6] است و هم زمینه ی کنش .
ثانیاً مشخصه ی زمان ِروزمره ، ساختار قاعده مند و بسامان ِاجتماعی ِآن است که در روز ها و هفته ها و سال ها تکرار می شود . این قاعده مندی خاص ریشه در فصل ها و دیگر چرخه های طبیعی دارد ، اما حاصل نهادهای اقتصادی یا دینی ِیک محیط تاریخی ِخاص است . رسانه های جمعی مدرن مرز میان امر روزمره و دیگر فضاهای اجتماعی اند ، اما ساختارهای زمانی رسانه های جمعی – برنامه های زمانی پخش و تناوب زمانی نشریات چاپی – نیز به این زندگی روزمره ی کذایی ساختار می دهند ، در عادات معمول روزانه وقفه می اندازند و واسطه ی میان سپهرهای متفاوت فعالیت نیز هستند( Scannell, 1988). پس زمان و مکان ، حد و حدود زندگی روزمره را تعیین می کنند ، اما این اجرای عاملیت است که اَشکال خاصی از تجربه و تعامل را می انبارد .
ثالثاً امر روزمره از رهگذر عاملیتِ انبوهی از افراد ناشناس شکل می گیرد که تعاملشان از طریق دانش ناگفته
[7] ی کاربُردی و پیچیده و روندهای ارتباطی گسترده از جمله ارتباط جمعی هماهنگ می شود . یکی از وظایف اصلی نظریه ی اجتماعی این است که در ورای مقـوله های تعریف شده ی «کارکرد» و «نقش»، عناصر تضاد آفرین و اجماع آور این عاملیت را شرح دهد . وظیفه ی دیگر ، توصیف این نکته است که عاملیت نهادها و افراد چگونه در طی زمان و مکان و در لابلای اَشکال متفاوت نشانه پردازی حفظ می شود . سؤال اخیر مسأله ی مهمی بوده که در سه دسته از نظریه های اجتماعی امر روزمره به آن پرداخته شده است {3}.
-
واکاویدن امر روزمره
اولاً نظریه و روش انسان شناسی بر دیگر علوم اجتماعی تأثیری کلی به جا گذاشته که این تا حدودی واکنشی انتقادی به مفهوم غالب نظریه های میان بُرد ِفوق بوده است . از یک طرف ، انسان شناسی حتا در بافت جوامع صنعتی معاصر ، باعث تمرکز فرهنگ پژوهی بر تولید معنا شده است که در تمامی زندگی اجتماعی رخنه می کند و به آن جهت می دهد . همان طور که موکرجی
[8] و شادسون[9] گفته اند یک سنت انسان شناختی ، بویژه ساختارگرایی ِلوی استروس، فرهنگ ها را نظام های معنا دانسته اما رویکرد تأثیرگذارتر در پژوهش های اخیر جامعه و فرهنگ ، مطالعه ی تفسیری فرایندهای پراکنده ی تولیدِ معناست که در مفهوم «توصیف پُرمایه»[10] گرتس پیشنهاد شده است . در پژوهش های ارتباطی و فرهنگی ، تأکیدها تغییر یافته و فرهنگ که افزار و آیین های مشخص بلند مرتبه تلقی می شُد ، اکنون «مسیر کلی زندگی» تلقی شده است Williams, 1977)). از طرف دیگر، این تمرکز دوباره بر نشانه­پردازی توجه انتقادی تازه­ای را به گفتمان­های علوم اجتماعی و علایق ِشناختی و بیان تعهدات شخصی و سیاسی این گفتمان­ها برانگیخته است Clifford and Marcus, 1986; Van Maanen, 1988)).
ثانیاً تحقیقات ِمیان رشته ای در حوزه هایی چون فرهنگ پژوهی و جنسیت پژوهی از جریان جنبی علم اجتماعی ِکیفی تأثیر پذیرفته که در آثار مختلف ، از آثار کلاسیک و اولیه ی جامعه شناسی از جمله مکتب شیکاگو و مکتب کنش متقابل ِنمادین گرفته تا علائق جدید به تحلیل گفتمان و «نظریه ی استنتاجی»
[11] جریان داشته است. یکی از چهره های تأثیرگذار معاصر که در شکل گیری ِفرانظریه ی علم اجتماعی ِگیدنز هم نقشی محوری داشته ، اِروینگ گافمن بودهGoffman, 1974)) که در مورد چارچوب های شناخت و تعامل ِروزمره تحقیق کرده است . پس زمینه ی بیشتر تحقیقات ِاین نحله ، عمل گرایی و مشخصاً آثار جورج هربرت مید بوده است . ویلیام جیمز اصل عمل گرایی پرس را در مفاهیم تجربی ِحوزه ی روان شناسی به کار بست ، اما مید (1934) که سوژه ی فردی را پیامد کاربردی ِ تعامل اجتماعی در بافت می دانست ، این اصل را وارد ارتباط و اجتماعی شدن ِبیناشخصی کرد . پس خودِ اجتماعی[12] از رهگذر گنجاندن ِدیدگاهی بیرونی از نوعی «دیگری تعمیم یافته»[13] و در اختیار گرفتن ِنقش ها و نماد های نهفته در آن رابطه ، سر بر می آورد . در مدل اجتماعی شدن ِ مستمر مید ، آن چه که کمتر مشخص است ، پیوند خود و دیگری با نهادها و روابط خاص قدرت است ، مسأله ای که در دسته ی سوم تحقیقات کراراً به آن پرداخته می شود .
دسته ی سوم را می توان در عنوان پدیدار شناسی ِتجربه ی انسان در بافت اجتماعی خلاصه کرد . آلفرد شوتس با اشاره به ، مثلاً ، برخوردهای اجتماعی و تجربه ی زمان ، در مفهوم سازی ِ زندگی روزمره نقش بسزایی داشته است . مثلاً شوتس (1973) تجربه ی روزمره را نوعی «زمان حال پرشور» و یکی کننده ی زمان درونی و بیرونی تلقی کرد و زمینه را برای مفهوم بازاندیشی ِهمزمان ِگیدنز فراهم آورد . زیمل نیز در جامعه شناسی خود بر کثرتِ تعامل های ِ ملموس و سازنده ی جامعه تأکید می­کردFeatherstone, 1991)).ولی یکی از مشکلات نظریه­ی اجتماعی ِپدیدارشناختی، گریختن از موضع بینابینی ِجامعه و پناه بردن به نوعی فهم زیبا شناختی ِهمدلانه از پدیده های آشنا بوده است که مفاهیم عام آن اشاره ی اندکی به عاملان اجتماعی یا اَعمال موقعیتی دارند . این موضوع یادآور «این اتهام وبر است که در آثار زیمل "مشکلاتِ هستی" اغلب به عنوان "مشکلات معنا" بررسی می شود و به همین دلیل مورد اخیر نمودی است از یک نیاز متافیزیکی و نیز زیباشناختی» (Lichtblau, 1991: 53).
«معنای زندگی» مقوله­ای تحلیلی و متفاوت از معنای هستی ِاجتماعی است. وظیفه­ی دشوار نظریه­ی میان­بُرد بند بازی میان امپریالیسم­های اُبژه و سوژه­ی اجتماعی( Giddens, 1984: 2)، تناقض­های ساختاری و وجودی و تبیین کارکردی و فهم تفسیری است. دو منبع نشانه پردازی ِاجتماعی که به مسأله­ی اجتماعی­شدن می­پردازند، گویای این دشواری هستند{4} .
بَه بَه در مقابل گرسنگی
چارلز موریس اُمید داشت از نشانه شناسی یک علم دقیق رفتاری بسازد که «رفتارشناسی»
[14] ، نحوشناسی[15] ، معناشناسی و کاربُرد شناسی را هم شامل شود( Morris, 1971: 21). مبانی نظریه ی نشانه های او (1938) در «دانش نامه ی علم یکپارچه» ، یکی از مجموعه کتاب های پوزیتیویسم منطقی ، چاپ شد . پس آرای موریس بازگویی ظریف اما معنادار مفاهیم پرس بود . مثلاً در بازتعریف ترجمان ، «قابلیت واکنش به شیوه ای خاص به خاطر نشانه»( Morris, 1964: 3) ، کنش به واکنش تبدیل می شود . به علاوه ، نشانه به محرک و ترجمان به پاسخ بدل می گردد و به لحاظ روش شناختی ، موریس این «قابلیت واکنش» را در چارچوبی احتمال گرا[16] مفهوم سازی می کند .پس انواع ِمتفاوت نشانه­های طبیعی و قراردادی در مقوله های نَه چندان روشنگر محرک و پاسخ فرو ریخته می­شوند. گاه ماهیت نشانه­ای عامل تفسیرگر (انسانشانه)[17] پاک فراموش می­شود Morris, 1971 : 21) (
موریس در بحث اجتماعی شدن کودک از طریق نشانه ها می گوید :
[...] اگر مادری سعی کند با گفتن «به به» یک قاشق روغن کرچک به کودکش بخوراند ، کودک خودش را برای چیزی خوشمزه آماده می کند و چون پس از چشیدن روغن کرچک از آن خوشش نمی آید ، اگر در موقعیت های گوناگون ، مادر همچنان به همین ترتیب حرف بزند ، آنگاه عبارت «به به» از یک نشانه ی [...] مـثبت به یک نشـانه ی [...] منفی بدل خــــواهد شُـد – یا کودک مادرش را دروغگو به حســــاب خواهد آورد( Morris 1985: 181) .
ولی مسأله ی مهم ارزیابی دوباره ی کودک از این عبارت یا «دروغگو» خواندن ِمادرش نیست ، مسأله این است که عبارت فوق سازنده ی شکل اساسی ِتعامل اجتماعی است که حالا می تواند مسیر متفاوتی را بپیماید . نشانه اصولاً بازنُمایی یک کیفیت خاص ِایجابی یا سلبی یا نوعی محرک که پاسخ خاصی درپی داشته باشد ، نیست ؛ نشانه باعث جهت دهی دوباره ی کنش آتی می شود .
والنتین وولوشینوف در زمره ی اطرافیان میخاییل باختین بود که مطالعه ی کاربردهای خاص زبان در بافت اجتماعی را جایگزینی برای صورت گرایی (روسی) برمی شمردند ، و خود نوعی نظریه ی ارتباط و جامعه ی متفاوت و ماتریالیستی پی ریخت, 1929/1973)) که بر نظریه ی فرهنگ و رسانه ی معاصر تأثیر گذاشته است
[18] . حرف وولوشینوف همچنان نشانه ی تمام عیار بود که در «گفتار درون» هم به کارمی رود، اما او رویکرد نظام­وار سوسور به زبان را با انگ عین گرایی انتزاعی[19] رد کرد و در عوض مدعی شد که زبان در عمل اجتماعی و از طریق آن شکل می­گیرد . در یک عبارت کلیدی مبهم آمده است «موقعیت اجتماعی مستقیم و محیط اجتماعی گسترده­تر، ساختار یک پاره گفتار را به تمامی– و به تعبیری از درون– تعیین می کند»((Volosinov,1985: 53 . مفهوم چند تکیه ای بودن[20] او که به «چند معنایی»[21] منتهی شد ، حاکی از آن است که حتا اگر ، بر فرض مثال ، طبقات متفاوت جامعه بر نشانه های یکسانی متکی باشند ، باز هم هر طبقه ای این نشانه ها را به شکل متفاوتی تفسیر و اجرا می کند . دوام تضاد اجتماعی تا حدودی مدیون نشانه هاست .
وولوشینوف با ذکر مثال از آنچه «پیام مصداقی (ارتباط در مفهوم خاص آن) نیست بلکه نمودِ کلامی برخی نیازها مثلاً گرسنگي است» ((Volosinov,1985: 53، شکل اجتماعی و اثرات احتمالی ارتباط را به بحث می گذارد :
زمینه ی اجتماعی مستقیم ، مخاطبان احتمالی ِدوست یا دشمن را تعیین خواهد کرد و خودآگاهی و تجربه ی اشتیاق به سوی آن ها جهت دهی خواهد شد ؛ آیا این زمینه باعث نارضایتی او از طبیعت بی رحم ، خود ، جامعه ، گروهی خاص در جامعه ، شخصی خاص وغیره است . البته می توان درجات گوناگون قابلیتِ درک ، تمایز دهندگی و فرق گذاری را در جهت دهی یک تجربه متصور شد ؛ اما بدون نوعی جهت دهی ِ اجتماعی ارزیابی کننده ، هیچ تجربه ای وجود نخواهد داشت. حتا گریه ی نوزاد شیرخواره هم به سوی مادر «جهت یافته» است. این احتمال هست که تجربه­ی گرسنگی رنگ و بویی سیاسی بیابد، که در این صورت ساختارش در راستای نوعی درخواست سیاسی بالقوه یا استدلالی برای آشفتگی سیاسی، تعیین خواهد شد و به صورت شکلی از اعتراض و مانند این­ها می­تواند درک شود( Volosinov: 54)
خلاصه ، اگرچه اُرگانیسم های انسانی ِموریس که به محرک های نشانه ای واکنش می دهند از قضا در جامعه استقرار دارند ، اما منظور بحث وولوشینوف این است که نشانه ها شبکه های اجتماعی معنا و کنش را شکل می دهند که نمونه ای اولیه از مدل زایشی نشــــانه پردازی اجتماعی ذیل است .
-
پي نوشت
-
(1) . در علم اجتماعی جدید، برداشتی دیگر از استعاره­ی اُرگانیسم اجتماعی را در نظریه­ی نظام­های نیکلاس لومان می­بینیم که در واقع در سطح نظری تحلیل به عاملان اجتماعی اندیشمند کاری ندارد و در عوض جوامع را سیستم­ها یا نظام­هایی خود­گردان تلقی می­کند (1987 Luhmann,) .
{2} . تحقیقات پیر بوردیو درباره ی سازمان اجتماعی ، عاملیت فردی و فرهنگ نیز نقش مهمی در تحقیقات امر روزمره داشته است (بوردیو ، 1977، 1984) و مقوله ی عادت فرهنگی او را می توان با تصور عمل گرایان از باور یعنی آمادگی کنش سازگار دانست . تحلیل مفصل آرای بوردیو از حوصله ی این مقال خارج است و من تا حدودی به خاطر مقوله های نظری پیچیده در تحقیق او ، راهبرد فرانظری گیدنز را دنبال می کنم . اولاً «سرمایه ی فرهنگی» را می توان در مطالعات تجربی عملیاتی سازی کرد اما این استعاره می تواند منزلت و ارزش تبیینی یافته ها را مخدوش کند که نمونه ی آن را در ضرورت تحلیل تمامی کالاهای مادی و نمادین از قبیل لبخندها ، با محاسبات اقتصادی می بینیم (Bourdieu,1977:178). این دوگرایی فروپاشیده ، ارزش اطلاعاتی تحلیل را پایین می آورد و می توان به جای آن نوعی تصور کاملاً سه سویه از جامعه را به کار برد . ثانیاً ، مقوله های مهم doxa ، ارتودوکسی و هترودوکسی که صرفاً تاحدودی از زمینه ی انسان شناختی Kabylia سر بر می آورند ، اما همچون یک طبقه بندی کامل با آنها برخورد می شود و به زمینه های اجتماعی مدرن انتقال می یابند(Bourdieu,1977:159-97) .
{3} . در تحقیقات رسانه ای جدید ( Moores, 1993؛Silverstone, 1994 ) مخصوصاً در منازعه ی ذاتاً سیاسی مربوط به قدرت نسبی رسانه ها و مخاطبان ، امر روزمره نیز در کانون توجهات بوده است . همانطور که Dronter(1994) اشاره کرده است خودمانی ترین و خوش بینانه ترین موضع نظری در پژوهش های ارتباطی از آن ِمیشل دو سرتو است . او مردم عادی را تولید کنندگان کاردان فرهنگ خود می داند که از طریق «تاکتیک » یعنی «هنر ضُعفا» ابزار ارتباطی مدرن را برای دستیابی به اهداف خود مصادره می کنند و می ربایند و این تاکتیک ها در تضاد با «استراتژی» قدرت های موجود است . دیدگاه بدبینانه ی مخالف را هانری لوفور عرضه کرده است . او زندگی روزمره را «ناخودآگاه مدرنیته» می خواند ، یک قلمروی بازمانده ی تاریخی که در برابر «جامعه ی بوروکراتیک مصرفِ کنترل شده» ایستادگی می کند ، جامعه ای که تمامیت تکه تکه اش و زیر ساخت کنترل سایبرنتیکش به نظر لوفور ماهیتی تروریستی دارد . در این جامعه ، نقش مردم عادی را مصرف کالاها و به شکل فزاینده ای ، مصرف نشانه های عرصه ی رسانه ها می دانند که نمادها را به علامت ها و هنر را به مجموعه ای از نمایش ها تبدیل می کند . برای بررسی ظریف قدرت رسانه ها و مخاطبان در بافت های روزمره نک(1987) Schudson .
{4} . دیدگاهی دیگر که اجتماعی شدن را فرآیند مدنیت بخش در بافت های روزمره می داند ، برآمده از تحقیقات نوربرت الیاس است که مقوله بندی را قبول ندارد زیرا به نظر او تمدن انسانی هم از دیدگاه تکاملی و هم از دیدگاه تاریخی ماهیتی یگانه و گهگاه استثنایی دارد . برای آشنایی با نظرات وی درباره ی نقش زبان و ارتباط در شکل گیری جامعه ، نک ) 1989 Elias(
-
منابع
-
Parsons, T. (1951). The Social System. Glencoe, IL: Free Press
Durkheim, E. (1982) The Rules Of sociological Method. 2nd edn. New york: Free Press
Merton, R.K. (1968) Social Theory and Social Structure. Enlarged edn. New york: Free Press
Joas, H. (1993). Pragmatisme and social Theory. Chicago: University of Chicago Press
Alexander, J. and Giesen, B. (1987). From reduction to linkage: the long view of the micro- macro link. In J. Alexander B., Giesen, R. Munch, and N. Smelser(eds), the micro – macro link. Berkely: University of California Press
Giddens, A.(1984). The Constitution of Society. Berkeley: University of California Press
Scannell,P. (1988)Radio times: the temporal arrangements of broadcasting in the modern world. In P. Drummond and R. Paterson (eds), television and its Audience. London: british film institute
Goffman, E.(1974) Frame Analysis: An Essay on the organization of the Experience, Cambridge, MA: Harvard University Press.
Scannell,P. (1988)Radio times: the temporal arrangements of broadcasting in the modern world. In P. Drummond and R. Paterson (eds), television and its Audience. London: british film institute
Williams, R. (1977). Marxism and literature London: Oxford University Press
Clifford, J. and Marcus, G. E. (eds) (1986) Writing Culture: the poetics and politics of ethnography. Berkely: University of California Press
Featherstone, M. (ed) (1991). A special issue on George simmel, Theory, Culture & Society 8 (3)
Lichtblau, (1991). Casuality or interaction? Simmel, Weber and interpretive Sociology. In M. Libes, T and Katz, E.(1990)The Export of Meaning. New york: Oxford University Press.
Morris, C. (1971) Writing on the General theory of Signs. The hauge: Mouton
Morris, C. (1964). Signification and Significance. Cambridge, MA: MIT Press
Morris, C. (1985).Signs and the Act, in H. Innis (ed), Semiotics: An Introductory Anthology. Bloomington: Indiana University Press.
Volosinov, V.N. (1985). Verbal interaction. , in H. Innis (ed), Semiotics: An Introductory Anthology. Bloomington: Indiana University Press


The Social Semiotics of Mass Communication, Klaus Bruhn Jensen,1995, SAGE 1- ترجمه از
Publications, London, pp36-52
[2] - این کار بخشی از کتابی است که در سال 1384با همکاری مسعود مظاهری ترجمه کرده­ام و قرار است دفتر پژوهش­های سیما آن را چاپ کند
[3] Middle range
[4] manipulation
[5] credo
[6] Lived experience
[7] Tacit knowledge
[8] Mukerji
[9] schudson
[10] Thick description
[11] Grounded theory
[12] Social self
[13] Generalized other
[14] behavioristics
[15] syntactics
[16] probabilistic
[17] mansign
3- عجالتاً مسائل مربوط به هویتِ ولوشینف و باختین را کنار می گذاریم . نک بحث مترجمان در مقدمه ی کلی کتاب ولوشینف (1929/1973) . Fiske, 1987; Hodge and Kress, 1988; Williams, 1977.
4 Abctract objectivism
5 multiaccentuality
6polysemy
-
-
-
0 Comments:

ارسال یک نظر

خواننده‌ی گرامی،
نظر شما پس از بررسی منتشر می شود.
نظرهایی که بدون اسم و ایمیل نویسنده باشند، منتشر نخواهند شد.

Webhosting kostenlos testen!
Webhosting preiswert - inkl. Joomla!