نقد گفتهها و مواضع خسرو گلسرخی/شاهرخ رئیسی
چندی پیش از شبکه سه سیمای جمهوری اسلامی ایران، در تاریخ ۱۸/۱۱/۱۳۸۵ فیلم دفاعیات خسرو گلسرخی در دادگاه نظامی-سال ۱۳۵۲ پخش شد. آنچه پخش شد نسخه کامل نبود و قسمتهایی حذف شده بود. آن قسمتها که پخش گردید اما همراه تصویر و صدای حقیقی زندهیاد خسرو گلسرخی بود که در مقابل دادگاه صحبت می کرد. خسسرو گلسرخی صحبتش را اینگونه آغاز میکند: :«انالحياة عقيده و جهاد. سخنم را با گفتهاي از مولاحسين شهيد بزرگ خلقهاي خاورميانه آغاز ميكنم. من كه يك ماركسيست-لنينيست هستم براي نخستين بار عدالت اجتماعي را در مكتب اسلام جستم و آنگاه به سوسياليسم رسيدم. من در اين دادگاه براي جانم چانه نميزنم و حتي براي عمرم،من قطرهاي ناچيز از عظمت خلقهاي مبارز ايران هستم خلقي كه مزدكها و مازيارها و بابكها، يعقوب ليثها ،ستارها و حيدر اوغليها، پسيانها و ميرزا كوچكها، ارانيها ، روزبهها و وارطانها داشته است. آري من براي جانم چانه نميزنم چرا كه فرزند خلق مبارز و دلاور هستم. از اسلام سخنم را آغاز كردم اسلام حقيقي در ايران همواره دين خود را به جنبشهاي رهاييبخش ايران پرداخته است. سيد عبدالله بهبهاني،شيخ محمد خيابانيها نمودار صادق اين جنبشها هستند و امروز نيز اسلام حقيقي دين خود را به جنبشهاي آزاديبخش ملي ايران ادا ميكند، هنگاميكه ماركس ميگويد: ؛در يك جامعه طبقاتي ثروت در سويي انباشته ميشود و فقر و گرسنگي و فلاكت در سوئي ديگر در حاليكه مولد ثروت طبقه محروم است ؛ و مولا علي ميگويد؛ قصري برپا نميشود مگر آنكه هزاران نفر فقير گردند؛ نزديكيهاي بسياري وجود دارد چنين است كه ميتوان در اين تاريخ از مولا علي به عنوان نخستين سوسياليست جهان نام برد و نيز از سلمان پارسيها و اباذر غفاريها. زندگي مولاحسين نمودار زندگي كنوني ماست كه جان بر كف براي خلقهاي محروم ميهن خود در اين دادگاه محاكمه ميشويم. او در اقليت بود و يزيد،بارگاه،قشون،حكومت و قدرت داشت. او ايستاد و شهيد شد هر چند يزيد گوشهاي از تاريخ را اشغال كرد ولي آنچه كه در تداوم تاريخ تكرار شد راه مولا حسين و پايداري او بود،نه حكومت يزيد. آنچه را خلقها تكرار كردند و ميكنند راه مولا حسين است. بدينگونه است كه در يك جامعه ماركسيستي اسلام حقيقي بعنوان يك روبنا قابل توجيه است و ما نيز چنين اسلامي را اسلام حسيني و اسلام علي تاييد ميكنيم...».
پس از دیدن این فیلم و خواندن متن کامل دفاعیات خسرو گلسرخی سوالاتی در ذهنم ایجاد شد که نیازمند پاسخی جدی بودند.(این پرسشها را در پایان نوشته آوردهام) از موضعی که یک مارکسیسم-لنینیسم در برابر اسلام و امامان آن گرفته است شگفتزده شدم. چرا باید کسی که خودش را پیرو آیینی مدرن میداند در اثبات حقانیتش از ارتجاعیترین عناصر نظام مذهب و اسطوره مثال بیاورد؟ در تلاش برای یافتن پاسخ با سه نفر از فعالان و صاحبنظران چپ تماس گرفتم. خ-صمیمی ، شاعر و فعال سیاسی مقیم آلمان، شهلا شفیق پژوهشگر، داستان نویس و جامعهشناس چپ ایرانی مقیم پاریس و هژیر پلاسچی، نویسنده جوان و فعال چپ مقیم ایران. این پروژه که ویژه نقد اندیشه و مواضع زندهیاد گلسرخی و کلن چپ ایرانی سالهای دهه ۵۰ است از دو مصاحبه و یک مقاله شکل گرفته است. هدفم ایجاد بحث و چالشی است مدرن میان اندیشهها. در این کوشش و برخورد نقادانه، در مقام مصاحبهگر سعی کردم تا حد توانم در پیشبرد دیالوگ و ایجاد و حفظ فضای نقد بکوشم. معتقدم تلاش ما برای شناختن بحرانهای کنونی بدون اتکا به خرد جمعی ناممکن است. در رسیدن به سطح مطلوبی از خردورزی و بهخصوص در این مورد (نقد جنبش چپ) دیالوگ میان نسلها و گفتگو بین اندیشمندان داخل و خارج از کشور ضروری است.
این پروژه همچون هر حرکت جدی دیگر در عرصه خرد و تفکر پایانی نخواهد داشت. شروعی است که با قدم گذاشتن دیگر دوستان و همراهیشان به پیش میرود و کاملتر می شود.
مصاحبه با هژیر پلاسچی، نویسنده و روزنامهنگارمقیم ایران
پرسشهای مطرح شده برای شروع بحث:
۱- آیا می توان درک و دریافت گلسرخی از مارکسیسم و سوسیالیسم و موضعش در برابر اسلام را بیانگر نظرها و اعتقادات مشابه بخش عظیمی از جنبش چپ ایران در آن سالها دانست؟
۲- مارکس را «فیلسوف مدرن» می شناسیم که پایه و بنیان کارش بر «منطق استدلالی» و «خرورزی» و اندیشه است. مارکس هر چند از ناقدان سرسخت مدرنیته است اما از مهمترین فیلسوفان مدرن نیزمحسوب می شود . سوسیالیسم نیز یکی از سه «ایدئولوژی سیاسی» جهان مدرن است. امام علی و امام حسین دو فیگور هستند در دل نظام مذهب و اسطوره. قیاس میان مارکسیسم-لنینیسم از یک سو و از دیگر سو سوسیالیسم با اسلام و امامان شیعه آن بر چه پایه است؟
۳- اگر این قیاس نادرست و بی ریط بوده باشد آیا صرفا ناشی از یک خطای فلسفی و نظری است در شناخت مارکسیسم یا نشان خطاهای دیگر استراتژی چپ در مقابل مذهب است؟
۴- شباهتها میان چپهای ایرانی که «اسلام حسینی» را تایید میکردند و اسلام گرایانی که بعدها (روحالله خمینی) از «اسلام ناب محمدی» سخن راندند نشان از چه دارد؟
۵-اندیشهها و مواضع غیره نقادانه فعالان چپ ایران در آن سالها در برابر مذهب چه نقشی در به قدرت رسیدن اسلامگرایان پس از انقلاب داشت؟
--------------------------------------------------------------------
لینک فیلم:
http://noqte.com/download.php?type=blogattachment&code=244
-
-
-
-
-