اثر
دفتری ويژه فرهنگ و نقد فرهنگ
Wednesday
Babak Ahmadi-feminism in Iran

دکتر بابک احمدی
پرسشهای پیش روی جنبش زنان

جنبش زنان ایران در سالهای اخیر با هدف دستیابی به برابری اجتماعی و حقوقی با مردان و ایجاد امکانات مادی و معنوی بیش تر برای پیشرفت زنان در زندگی جمعی و ملی و گسترش حقوق آنان برای تعیین سرنوشت شان به دست خودشان و انتخاب آزادانه ی راه های زندگی شان و ساختن شخصیت مستقل و انسانی شان، دستاوردهای زیادی داشته است. هرچند در شرایط دشوار سیاسی امروز بسیاری از حقوق زنان در عمل باز پس گرفته شده و بحث های نگران کننده ای با هدف سلب حقوق دیگری از آنان حتی در مجلس در جریان است که دو نمونه ی آن بحث درباره ی ازدواج مجدد مردان و تعیین سهمیه ورودی به دانشگاه ها برای زنان است. در شرایط کنونی فعالان آزادی زن به رغم روش های مسالمت آمیز و مدنی شان در مبارزه، زیر فشار هستند، از جمله فعالن کمپین یک میلیون امضاء مدام بازداشت می شوند یا به قید وثیقه و به طور موقت به زندان زنان بزرگی که جامعه ی کنونی ماست باز می گردند، اما همین که در برابر این فشارها و بی احترامی ها به شأن وحق زن ایرانی مقاومتی جریان دارد و صدای آزادی خواهی زنان بیش از همیشه به گوش می رسد اسباب دلخوشی است و سبب می شود که حقوق دمکراتیک دیگری که هنوز مبارزه ی چندانی جهت کسب آنان سامان نیافته بیش تر مشخص شوند. یکی از نتایج مبارزه موجود (مثل هر مبارزه ی اجتماعی که در حال پیشرفت باشد) روشن شدن افق کمبودهای نظری و فکری است. پرسش های نظری فراوانی به وجود آمده اند که باید به آنها پاسخ داد. شماری از این مسائل برای نخستین بار در جریان تکامل جامعه ی ایران در مسیر گذار به جامعه ی مدرن که از زمان انقلاب مشروطیت آغاز شد، به عنوان مسائل جدی اجتماعی مطرح می شوند. اکنون ما با پرسش هایی درباره ی ماهیت وابعاد جنبش مستقل زنان روبروییم. آیا این جنبش مردستیز است؟ آیا منش فرا طبقاتی آن به واقعیت وجودی آن لطمه می زند؟ آیا خواست دگرگونی قوانین (آگر آنها را بازتاب زندگی واقعی و مناسبات موجود اجتماعی و فرهنگی بدانیم) یک خواست معقول و ممکن است؟ آیا پیکار دمکراتیک زنان که در جریان پیشرفت خود نه فقط به مناسبات اقتصادی و حقوقی بلکه به مناسبات فرهنگی و اخلاقی جامعه مربوط می شود تا کجا می تواند پیش برود؟ و ده ها پرسش دیگر که از دیدگاه نظری و عملی اهمیت کلیدی دارند. ما خوشحالیم که این پرسش ها ایجاد شده اند و این ها را از نتایج مقید مبارزه ی موجود می دانیم. باید به این مسائل پرداخت اما از زوایه ی اعتقاد به ضرورت پیشرفت جنبش زنان این اعتقاد یک پیش داوری یا یک باور پیشاتجربی نیست بلکه واکنیش است هم اجتماعی و سیاسی و هم بارها مهم تر اخلاقی به وضعیت ناعادلانه و مردسالارانه ی کنونی. تا زمانی که این دیدگاه که مرد از زن برتر است و به دلیل تفاوت های طبیعی (جسمانی) دارای حقوق اجتماعی بیش تر است و باید تعیین کننده ی سرنوشت زن باشد، وجود داشته باشد، یا تبلیغ شود، یا پایه ی تصمیم های خرد و کلان از جمله وضع قوانین قرار گیرد، مبارزه برای آزادی زن وظیفه ی زنان و مردانی است که خوناهان دمکراسی و احترام به شأن و حرمت انسان باشند.
-
-
-